دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

بررسی عوامل موثر بر توسعه پایدار در روستای دیزباد نیشابور

این مقاله برداشتی است از  «مجله جامع کشاورزی و فضای سبز» که دکتر رامین بابادائی سامانی آن را به روز رسانی می کند. مقاله را به تمامی کسانی که می خواهند روستایی  با توسعه پایدار داشته باشند، توصیه می کنیم. 


چکیده

پدیده روستا را بدون در نظر گرفتن ساخت اجتماعی-اقتصادی کلی تری که روستا جزئی از آن است نمی توان بررسی کرد. برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی، برنامه ریزی جامع، مستمر، هدفمند و متناسب ضروری است. برنامه ریزی موثر نیز نیازمند تحلیل سیستمی عوامل مهم اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در درون جامعه و حتی بررسی مسائل مهم جهانی و چالشهای پیش رو (استعمار جدید،بازار آزاد جهانی و ومسائل زیست محیطی ) می باشد.

بدرستی هر کدام از این عوامل چگونه و تا چه اندازه ای می تواند توسعه پایدار روستایی را در ایران تحت تاثیر قرار دهد؟

در این مقاله که پرورش مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد تهیه شده است، به بررسی مفاهیم روستا، توسعه پایدار روستایی و همچنین عوامل موثر بر توسعه پایدار روستایی می پردازد.همچنبن سعی شده با داخل کردن مباحث توسعه ای در دیزباد ضمن مباحث طرح شده در مقاله ذهن خواننده به سمت مباحث توسعه پایدار در روستای دیزباد نیشابور معطوف شود. در نهایت راهکارهایی جهت تسریع در روند توسعه پایدار روستایی متناسب با فرهنگ و اعتقادات جامعه ارائه می شود.

کلید واژه: روستا،توسعه پایدار،کشاورزی پایدار، دیزباد، دیزباد علیا
  
مقدمه

با شکل گیری مفهوم توسعه برای اولین بار از کشور شوروی روح امیدواری در اجتماعات مردم در جوامع مختلف رنگ تازه ای به خود گرفته است.

مفهوم توسعه در طی روند تکامل خود مفاهیمی مختلف پیدا کرده است. زمانی پور به نقل از کیت گریفتین(Keit gariftin)حرکت اندیشه ها را در باب توسعه دایره ای نمی داند بلکه به شکل مارپیچ بالا رونده معرفی می کند. می توان چند نقطه عطف در این روند تشخیص داد که هر کدام اهداف، ابزار و سیر مشخصی می طلبد. مفهوم اولیه توسعه، شکل گیری رشد اقتصادی (GNP) و افزایش تولید بود.

پس از آن شروع گسترش نظریاتی بود که توجه صرف به رشد اقتصادی را به چالش می کشید. و مسائل مهمی از جمله فقر، عدالت، اشتغال، بهداشت و آموزش را تاکید می کرد. به عبارتی عنایت به رشد کیفی کمی داشت.

روند سوم مفاهیم توسعه، شکل گیری مفهوم پایداری به عنوان ضرورت توسعه دهه ی 1990 بود.

شکل گیری مفهوم اول توسعه و ظهور تئوریهایی از جمله (توسعه بدون عدالت، سیاست چکه به پایین یا انتقال این گروه به قشرهای محرومتر و....)که زیر لوای آن گسترش یافته اند، نتوانسته اند مرهمی بر زخمهای توده فقیر در کشورهای توسعه نیافته گذاشته باشد. حتی در بسیاری از کشورها با اینکه رشد اقتصادی به مقداری بیش از معیار مشخص شده توسط سازمان ملل(رشد قتصادی 5 درصد)رسیده بود، در عین حال باعث افزایش شکاف طبقاتی میان کشورهای مختلف و میان افراد مختلف در یک جامعه و همچنین وابستگی شدید کورهای در حال توسعه، گسترش فقر، و مهاجرت بی رویه از روستا به شهر گردید.

مفهوم دوم توسعه(مبتنی بر رشد کمی و کیفی) اگر چه به توسعه کیفی می اندیشید و مسیر امیدوار کننده ای برای بهبود وضع بشر در نظریه نوید می داد اما در عمل به ابزار توسعه (بیشتر افزایش تولید بود) دید کمی داشت.

و همراهی آن با رشد سریع جمعیت، زمینه مناسبی را برای فشار بیشتر بر محیط زیست فراهم نمود و خسارات جبران ناپذیری (فرسایش و شوری خاک، گرم شدن زمین، بیابان زایی و جنگل زدایی، تخریب منابع و لایه ازن و بحرانهای بهداشتی-امنیتی) را بر پیکره محیط زیست واد نمود.

در واقع جهت گیری سوم توسعه در راستای تعدیل این خطرات بود. هر چند توسعه پایدار ابعادی وسیع تر با رویکردی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را شامل می شد.

روستا و توسعه روستایی به عنوان جزئی از پیکره جامعه نیز متاثر از این جریانات بود و هر گاه در نتیجه ماهیت کشاورزی و وابستگی روستاییان به تولیدات کشاورزی این اثر پذیری بیشتر از مناطق شهری بود. صنعتی شدن برای توسعه، سرمایه ها را از مناطق روستایی و کشاورزی به سمت مناطق صنعتی(عموماً غیر روستا)هدایت نمود و فشارهای وارده را دو چندان کرد. این فشارهای مضاعف اقتصاد کشاورزی و روستایی طی گذشت زمان اقتصاد روستایی را به فراموشی و کناره گیری از روند موتور توسعه وادار کرد. در مفهوم دوم توسعه(مبتنی بر رشد کمی و کیفی)روستا بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفت. تا اینکه توسعه روستایی امروزه به عنوان اساس توسعه ملی و بین المللی مطرح است.

نگاه جدید به توسعه روستایی مطالعات ویژه ای را می طلبد، و در نتیجه آن تلاشهای زیادی در گوشه و کنار جهان در شناخت روستا، عوامل روستایی-کشاورزی و توسعه روستایی انجام گرفت. در ایران نیز تلاشهایی در شناخت ابعاد مختلف صورت گرفته هر چند خلأ مطالعات به روز و جامع در توسعه روستایی احساس می شود. امید است با شناخت هر چه بهتر روستا، توجه به عوامل اثر گذار بر توسعه پایدار روستایی و بعد اصلی آن یعنی کشاورزی پایدار زمینه مناسبی جهت برنامه ریزی سریع، متناسب، هدفمند و مووثرتر برای توسعه روستایی فراهم گردد. این مقاله به دنبال شناخت مهمترین عوامل تاثیر گذار بر دو مقوله توسعه پایدار و کشاورزی پایدار در کشور خویش است.


توسعه

برای شناخت واژهه توسعه، توضیح واژه رشد(growth )ضروری است. رشد در واقع افزایش کمی یک متغییر در یک فاصله زمانی مشخص است. مثلاً رشد اقتصادی در مقابل واژه (development )مطرح شده است. در حالی که توسعه مفهوم گسترده تر از رشد اقتصادی است و ابعاد کمی و کیفی را در جنبه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شامل می شود.

میسرا توسعه روستایی را توانمند ساختن روستاییان، برای اینکه قادر باشند که در هر شرایطی زندگی خود را دگرگون کنند(زمانی پور،1373). میسرا به نقل از جکسون، توسعه را ایجاد زندگی پر ثمره ای می داند که توسط فرهنگ تعریف می شود. شهبازی تعریف میسرا را کامل تر می داند(شهبازی،1375).

کنفرانس بانک جهانی در سال 1975 واژه ی عمران روستایی را که مترادف واژه ی توسعه روستایی به کار می رود یک استراتژی برای بهبود وضع اقتصادی عده ای از مردم که قشرهای فقیر جامعه به شمار می آیند، می داند و آن را در آسیا شامل افزایش مداوم توانائی مردم روستا برای کنترل بیشتر بر منابع طبیعی خود می داند. گروهی تعریف توسعه را مساوی با کنترل بیشتر بشر بر منابع طبیعی می دانند. آلبرت واتر سون توسعه و عمران اجتماعی را فعالیت چند بخشی مرکبی می داند که شامل توسعه کشاورزی و شامل توسعه تسهیلات اجتماعی برای فرد روستایی است. سازمان فائو (1971 ،FAO) استراتژی یکپارچه توسعه روستایی را تدوین و اجرا کرد. تدوین یک استراتژی جامع و بلند مدت، همراه با تامین مواد اولیه و زیر ساختمانهای اساسی از مهمترین مؤلفه های توسعه یکپارچه روستایی است.

چهار استراتژی توسعه یکپارچه روستایی

1- توسعه کشاورزی (ما در دیزباد کشاورزی نداریم و به جای آن باغداری می کنیم. لذا در این بخش بایستی جایگزین کشاورزی شود.)

2- توسعه یکپارچه روستایی

3- صنعتی نمودن روستاها و توسعه مراکز رشد روستایی

مهمترین ویژگی های مشترک تعاریف در باب توسعه شامل:

الف) توجه به کشاورزی

ب)توجه به جامعه و فرهنگ مردم

ج) پویایی و تکامل اجتماعی در قالب دگرگونیها

د)توجه به مسئله زیر ساختها

ه)بهبود زندگی از طریق افزایش تولید و درآمد.

 

توسعه پایدار

در واقع توسعه پایدار بازخورد پیشروی انسان در تجاوز به حریم محیط  زیست و عدم توجه به نیازهای گروهی به جای نیازهای آنی و انفرادی بود. همانطور که شاه ولی 1386 مهمترین دلیل عدم موفقیت برنامه های توسعه را کم توجهی به آینده نگری در برنامه های توسعه می داند. براند لنت 1978 اداره و بهره برداری صحیح و کارا از منابع پایه ای، محیطی و مالی و نیروی انسانی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب با بکارگیری امکانات فنی و ساختار و تشکیلات مناسب در جهت رفع نیاز های نسل امروز و آینده به صورت مستمر و قابل رضایت می داند. توسعه پایدار از دید کمیته توسعه جهانی فر آیندی معرفی شده که نیازهای موجود را تامین می کند بدون کوتاه آمدن در زمینه توان نسلهای آینده برای رسیدن به نیازهای خود.

هارگراو (Hargrove ) کشاورزی پایدار را به مدیریت صحیح منابع کشاورزی اظهار نموده است که علاوه بر نیازهای بشر، کیفیت محیط زیست را بهبود می بخشد در واقع توسعه پایدار به مسائل مهم از جمله: عدالت، توجه به رفاه عمومی، توجه به محیط زیست و نسل آینده و پایداری توجه دارد. کرمی گونه تعریف از توسعه را لازمه توجه به مسئله فقر آموزش، رفاه، محیط زیست، اشتغال، پایداری، امنیت، استقلال و آزادی می داند.(کرمی،1385).

بطور کلی توسعه پایدار، فرآیندی جهت دستیابی به نگرش آینده نگر و جامع و رضایت مندی مستمر، از طریق شناخت روابط میان انسانها، انسانها با محیط زیست و روابط میان اجزای محیط زیست و مداخله گری عقلانی جهت بهبود این روابط با به کارگیری تلفیقی از تکنولوژی جدید با دانش بومی و با تاکید بر حقوق همه آحاد بشر است.

کشاورزی پایدار

اصطلاحات مطرح شده برای کشاورزی پایدار، کشاورزی جایگزین، کشاورزی احیاگر یا تجدید شونده، کشاورزی با مصرف کم نهاده بیرونی، کشاورزی حفاظت کننده منابع طبیعی و کشاورزی پویا می باشد. سنانایک(senanayke )کشاورزی پایدار را یک سیستم می داند که در آیند طولانی بر روند تولید ادامه می دهد. کمیسیون توسعه جهانی، کشاورزی پایدار را فرآیندی می داند که نیازهای نسل حاضر را تامین می کند بدون کوتاه آمدن در زمینه توان نسلهای آینده برای دستیابی به نیازهای خود.

کشاورزی پایدار دارای ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، سازمانی، تکنولوژیکی، حقوقی و انسانی است. به عبارتی دیگر از نظر اقتصاد سودآور، از نظر زیست محیطی سالم و نه مخرب و از نظر اجتماعی قابل قبول و متناسب باشد.

از مهمترین اهداف آن حفظ منابع آب و خاک، تلفیق روشهای مبارزه با آفات و بیماریها و کاهش مصرف نهاده ها (کود و سم)در مزرعه(فنی)بهره برداری مناسب از زمین و استفاده بهینه از شرایط مزرعه.

عوامل موثر بر توسعه پایدار

از بررسی منابع و اسناد و مدارک چنین بر می آید که عوامل متعدد بر توسعه پایدار اثر می گذارد که در اینجا به مهمترین آنها که مورد توافق صاحب نظران و اندیشمندان علوم اجتماعی و جامعه شناسی به خصوص جامعه شناسان توسعه روستایی به شرح ذیل می پردازیم:

1-جمعیت:
یکی از ممترین مباحث مرتبط با توسعه پایدار مسئله جمعیت است هر چند نمی توان یک رابطه دقیق و ثابت برای این ارتباط در نظر گرفت بنا بر این دانشمندان اگر چه بعضاً در بعضی جوامع افزایش جمعیت را به عنوان یک مانع توسعه بیان می کنند آنگونه که شهبازی افزایش جمعیت در ایران به عنوان یک عامل کند کننده جریان توسعه معرفی کرد بعضیها نیز با تمرکز بر کشورهایی مانند چین، جمعیت را عامل ترقی جریان توسعه می دانند. به هر حال آنچه در مسئله جمعیت حائز اهمیت است ویژگیهای جمعیت، سن جمعیت، کیفیت نیروی کار، اشتغال و شرایط طبیعی کشورها می باشد. در کشور ما امروزه نیروی کار عمدتاً جوان، ثروت بی نظیری که سرمایه گذاری جهت آموزش و اشتغال آنها می تواند عامل موثری در توسعه و پیشرفت جامعه باشد، مسئله کنترل جمعیت با توجه به شرایط جوامع مختلف ضروری به نظر می رسد هر چند برای اجرای برنامه کنترل جمعیت باید به حدی از توسعه رسید تا برنامه های کنترل جمعیت با موفقیت اجرا شود.(کرمی،1372).

2-مسئله آموزش:
آموزش در کلیه سطوح، عمومی و آموزشهای غیر رسمی (ترویج کشاورزی، آموزش خانه داری و تنظیم خانواده، آموزش جوانان روستایی، بهداشت عمومی و ...)برای توسعه پایدار ضروری می باشد به هر دو صورت مستقیم و غیر مستقیم توسعه را تحت تاثیر قرار می دهد به نظر می رسد، چالشهایی مانند بازار آزاد جهانی، دموکراسی و حقوق بشر، پایداری محیط زیست، خصوصی سازی و شرایط به شدت متغیر، آموزش روستاییان ضروری می نماید. برای توسعه پایدار آموزش روستاییان باید مبتنی بر توانمند سازی آنان باشد و تواند زمینه سازگاری با دگرگونیهای جهانی را فراهم نماید....


3-عوامل اجتماعی-فرهنگی موثر بر توسعه پایدار روستایی

الف)زیر ساخت ها:
عوامل و زیر ساخت های اجتماعی و خدمات به عنوان شالوده ای برای اجرای برنامه های اقتصادی(تامین نیازها و بازاریابی تولیدات روستایی)را فراهم می کند. وجود سوخت و انرژی ارزان و در دسترس برای حفظ محیط زیست ضروری است چرا که فشارهای وارده بر خانوار روستایی در نتیجه عوامل طبیعی به فشار مضاعف بر طبیعت به عنوان منبع اصلی و در دسترس آنها منجر می شود. در حال حاضر عدم تامین این زیر ساخت ها بسیاری از برنامه های زیست محیطی را برای حفظ جنگل ها و مراتع مختل نموده است. وجود امکانات بهداشتی مراکز بهداشت دسترسی به آب سالم امنیت غذایی ایمنی ساختمانها تأثیر عمیقی در زندگی روستاییان می گذارد. بیمه روستاییان به عنوان فاکتور اساسی در بهبود زندگی افراد روستایی زمینه دسترسی به یک زندگی هدفمند و سالم می باشد.

4-عوامل اعتقادی:
از فاکتورهای مهم و موثر بر توسعه پایدار که شاید تا به حال کمتر به آن توجه شده است، سنتها و اعتقادات روستاییان می باشد به طوری که بسیاری از فاکتورهای توسعه بطور مستقیم یا غیر مستقیم از آنها اثر می پذیرد. تقویت سنت های احترام به زیست و سازگاری با آن، مدیریت و رهبری محلی می تواند راهبردی پایدار برای پیشبرد فعالیتهای زیست محیطی باشد.

از دیگر فاکتورهای اثر پذیر می توان بحث جنسیت و اشتغال زنان در فعالیت های اجتماعی را مطرح نمود که همواره باید مورد توجه برنامه ریزان و مجریان توسعه باشد.

الف)اعتبارات و سرمایه گذاری ها:
بخش روستایی به دلیل ماهیت کشاورزی و ریسک پذیری بالای آن وابستگی شدید به سرمایه گذاری های مستقیم دولت و تزریق هزینه می باشد. در حالی که سرمایه گذاری های بخش خصوصی و دولتی بیشتر به سمت مناطق صنعتی (غیر روستایی) جریان دارد و این چالشی بزرگ در بخش کشاورزی و روستایی است.

ب)بازاریابی،قیمت گذاری محصولات روستایی:
امروزه بحث واردات بی رویه کالاهای خارجی اعم از کشاورزی و غیر کشاورزی از مسائل مهم اثر گذار بر بخش روستایی است.

به دلیل عدم توانایی صنایع روستائی در رقابت با این کالاها شاهد ورشکستگی بسیاری از این صنایع (صنایع دستی)می باشیم. از طرفی به خاطر قیمت های پایین محصولات کشاورزی و روستایی، عدم دسترسی به بازارهای مناسب و ناتوانی در فعالیتهای بازاریابی، وجود دلالان و واسطه های شهری در اقتصاد روستایی مانعی بزرگ برای گسترش و رشد اقتصاد روستایی می باشد.

ج)حمایت موسسات اعتباری از سرمایه گذاری های کلان و عدم تناسب با فعالیتهای اقتصاد خرد روستایی عاملی در کوچک ماندن بخش اقتصاد روستایی است.

د)عدم تعادل در دستیابی به فرصت های اقتصادی میان شهر و روستا به گسترش رابطه نابرابر میان دو بخش می انجامد.

ه)سیاست های نوین اقتصادی، ریشه کن کردن فقر، مدرنیزه کردن روستاها و خدمات حمایتی روستا باید مورد توجه برنامه های توسعه باشد.

تکنولوژی

اگر چه تکنولوژی می تواند در بهبود تولید، انتقال و بازاریابی، داشت و برداشت، فرآوری و مصرف به روستاییان کمک کند با این وجود ناگزیر از یکسری از تغییر و تحولات در روستا می باشد به گونه ای که فاکتورهایی مانند اشتغال روستاییان و دانش روستاییان در ارتباط مستقیم با تکنولوژی است. بنابراین توجه به تکنولوژی و تناسب آن با مناطق روستایی از دید فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ضروری است و با گسترش سرمایه گذاری در صنایع اشتغال زا می توان زمینه مناسب برای نیروی کار که در نتیجه تکنولوژی از بخش کشاورزی خارج می شود را ایجاد نمود.

6-عوامل سیاسی:

خط مشی سیاسی و نقش روستایی با توجه به دسترسی کم  روستاییان به بعضی از فرصتها از جمله آموزش عالی مشاغل سیاستگذار،عموماً بدست افراد شهری طرح ریزی می شود و تمدکز عمده مبتنی بر توسعه شهری می باشد.

از طرفی با سیستم برنامه ریزی متمرکز برنامه ریزی امور روستا نیز بدست این افراد شکل می گیرد که به دلیل عدم شناخت کافی از مناطق این برنامه ها از تناسب لازم با شرایط روستایی برخوردار نیستند.

عوامل اثر گذار سیاست بین الملل، گسترش اقتصاد جهانی، خصوصی سازی و آزاد سازی اقتصادی و اثر آنها بر جامعه روستایی است که نیازمند تحقیق گسترده و عمیق تر می باشد.

اثرات ناشی از روابط نامتوازن شهری و روستایی و بین المللی بر جوامع روستایی و شکل گیری جریانهای استعماری جدید.

روستاهای جهان سوم عموماً به دلیل نقش اندکی که در تحولات سیاسی اثر گذار دارند کمتر مورد توجه سیاست گذاران می باشند به طوری که گاه گای حفظ رضایت مناطق شهری فشار بر روستاییان مضاعف می شود به طوری که فشارهای وارده دارای تبعات منفی از جمله مهاجرت روستاییان به شهرها می باشد.

7-توسعه کشاورزی پایدار:

ضرورت توجه کشاورزی پایدار:

حفظ تنوع گونه های گیاهی، جانوری، حفاظت از منابع آب و خاک، ایجاد امنیت غذایی برای تمام نسلها، کاهش خطرات ناشی از مصرف نهاده های شیمیایی، دستیابی به تولید پایدار و بادوام کشاورزی، استفاده بهینه از منابع محدود از جمله آب و خاک، توجه به کشاورزان خرده یا، استقلال و خودکفایی ملی و بهبود وضعیت اقتصادی.

ابعاد کشاورزی پایدار:

کاهش مصرف نهاده های شیمیایی و اثرات ناشی از مصرف آنها (اقتصادی،بهداشتی و...)

تامین غذای ملی، بهره برداری مناسب از زمین، بهبود بازاریابی (با توجه به آگاهی عمومی در زمینه کشاورزی پایدار و محصولات کشاورزی پایدار در کشورهای توسعه یافته و جدایی بازار دو نوع محصولات کشاورزی پایدار و کشاورزی...) بهبود اکوسیستم های طبیعی، جنگل، دریا و توجه به نسلهای آینده با هم کاهش زیانهای اقتصادی و امنیتی –بهداشتی ناشی از مصرف نهاده های شیمیایی است.

معیارهای فائو برای کشاورزی پایدار:

1-تامین امنیت غذایی تمامی نسلها از جنبه کمی و کیفی

2-ایجاد مشاغل دائمی، درآمد کافی و زندگی مناسب برای شاغلین کشاورزی

3-حفظ و افزایش تولید

4-کاهش آسیب پذیری کشاورزی به عوامل طبیعی و اقتصادی

5-استفاده بهینه از اراضی

6-محرکها و حمایتهای اقتصادی

بحث و نتیجه گیری

با توجه به افزایش جمعیت انسان و محدود بودن منابع زمین، آب و سایر منابع طبیعی علم کشاورزی برای پاسخگویی به نیاز روزافزون به امنیت غذایی افراد و جمعیت با رشد فزاینده، نیازمند تلاش در برقراری روابط پایدار در روابط انسانها در فرایند مداخله گری در منابع طبیعی است و از تکنولوژی و روش های نوین برای بهبود کمیت و کیفیت تولیدات کشاورزی بطور گسترده استفاده نمود.

بطور کلی بحث توسعه کشاورزی پایدار یکی از اجزاء مهم توسعه پایدار است شواهد و مدارکی حاکی از اهمیت زیاد پایداری در موضوع کشاورزی و در نتیجه آن توسعه پایدار است.شواهد حاکی از آن است که: مشکل کویر زایی در ایران به حد بی سابقه ای رسیده است. ایران هم اکنون مقام دوم در فرسایش خاک را داراست. در زمینه جنگل، از 5/19 هکتار در سال 1321 امروزه به کمتر از 4/12 میلیون هکتار رسیده است(کاشانی،1380)

امروزه مشکل تهدید آلودگی آب زیر زمینی، جنگل زدایی و بیابان زایی، آلودگی هوا و گسترش بیماریهای تنفسی به طرز فجیعی افزایش یافته است. حدود34 میلیون اراضی کویری وجود دارد که سالانه یک میلیون بر آن افزوده می شود. به دلیل عدم استفاده درست از منابع آب سالانه 130 میلیارد متر مکعب آب تولیدی کشور،حدود 23 درصد یعنی 30 میلیارد متر مکعب هدر می رود. تحقیقات سازمان توسعه همکاریهای اقتصادی سازمان ملل نشان می دهد رتبه ایران در توسعه پایدار از 146 کشور جهان 132 می باشد.

آلودگی هوا در ایران 8/2 برابر استاندارد جهانی اعلام شده است، خسارت زیست محیطی 4/7 درصد تولید ناخالص ملی ایران که معادل حدود 5/8 میلیارد دلار برآورد شده است جزء خسارات زیست محیطی بوده است. استفاده از برنج تراریخته(اصلاح ژنتیکی)در ایران به عنوان یکی از چالشهای مجامع علمی به نتیجه ای نرسیده است.

بخش کشاورزی هم اکنون حدود 22 درصد اشتغال کشور را به خود اختصاص داده است و جمعیت روستایی ایران حدود 40 درصد کل جمعیت کشور را داراست و بیش از 80 درصد بهره برداریها از کشاورزی یه بخش روستایی اختصاص دارد. امروزه با شکل گیری بحث تجارت آزاد جهانی و تمایل کشور به عضویت در این سازمان بخش کشاورزی به عنوان مهمترین امید برای رقابت با سایر محصولات جهانی است و از طرفی با توجه به آگاهی فزاینده کشورها و حساسیت ها نسبت به محصولات کشاورزی با مصرف کمتر نهاده ها، برای دستیابی به این رقابت به ناچار باید در برنامه جاری و برنامه ریزی های توسعه کشاورزی بازنگری شود. بنابراین بدون توجه به کشاورزی پایدار، فکر دستیابی به توسعه پایدار و حتی حفظ میزان تولیدات در سالهای آتی خیالی بیش نیست و برنامه های توسعه ملی و منطقه ای از تحقیقات گرفته تا ترویج انتقال فناوریها و سرمایه گذاریها باید از صافی پایداری بگذرد.

پیشنهادهایی برای بهبود روند توسعه پایدار روستایی در ایران

1-اصلاح ساختار اداری (تمرکز زدایی) و زیر بنایی در روستاها.

2-اصلاح و بهبود قوانین مربوط به زمین (مالکیت، سیتمهای زمین اداری و بهره برداری از زمین).

3-تلاش در ایجاد زمینه یکپارچگی اراضی.

4-بهبود وضعیت قیمت گذاری تولیدات روستایی بخصوص محصولات کشاورزی و کوتاه کردن دست مافیای محصولات کشاورزی.

5-حمایت بیشتر دولت از بخش کشاورزی و انتقال سرمایه به سمت مناطق روستایی به صورت متعادل.

6-ایجاد زمینه سرمایه گذاری بخش کشاورزی در روستاها.

7-احیاء مناطق تفریحی و گردشگری و توسعه توریسم روستایی.

8-مشخص کردن سیاست، خط مشی و برنامه ریزی مستمر، هدفمند، مشارکتی و متناسب با وضعیت کشاورزی.

9-شکل گیری و حمایت از تشکلهای مردمی و تعاونیها بر اساس اصول واقعی تعاون و بر اساس فرهنگ ایرانی-اسلامی.

10-حمایت از تکنولوژی های مفید و متناسب و توجه به تمامی ابعاد و همچنین پیامدهای احتمالی آن و تلاش در کاهش پیامدهای نامطلوب.

11-تجدید نظر در نوع نگاه به کشاورز،کشاورزی و روستایی وتلاش در شناخت دانش بومی روستاییان به عنوان یک میراث فرهنگی.

12-گسترش واحدهای صنعتی کارآمد و پایدار.

13-تلفیق دیدگاه رشد کمی و کیفی و توجه به بعد حفاظت در برنامه ریزیهای ملی.

14-به طور قانونی و پایدار ،تعیین یک متوالی ثابت برای سیاست گذاری و برنامه ریزی و نظارت بر حسن اجرای امور توسعه و عمران و آبادانی روستاها.
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد