Rr424@ اینم چیزی که میخواستی لطفا دیگه کامنت نزار ..

بهتره حالش رو از خودش بپرسی نه من

 

| شنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۶| 0:55 | مریم |

نگاهت به آن بالا باشد

تا دلت از آدمهای پایین نگیرد...

میدانی...

گاهی فقط باید سکوت کرد...

و

چشم دوخت به نگاه خداوند مهربان

که

خودش خوب میداند...

حال دلــــــــــــــــت اصلا خوب نیست...

من تمام غصه های دنیا را با یک جمله تحمل میکنم

خدایا میدانم که میبینی....

..

+سلام...چقدر دلم تنگ شده بود واسه اینجا

+واسه دوستایی که تو این مدت پیدا کرده بود

+اُه بعضی وقتا چقدر از دست این آقای شیرازی عصبانی میشم....

همش تقصیرشما بود آقای شیرازی ...

+من دوستامو میخوام خب

| سه شنبه سی ام تیر ۱۳۹۴| 19:21 | مریم |

اون روز رفته بودم بیرون هرچی دنبال گوشیم میگشتم دیدم نیست

گوشی دوستمو گرفتم زنگ زدم خونمون که ببینن گوشیم خونه هست یا نه

کلی استرس گرفتم که نکنه تو تاکسی که بودم انداختم و متوجه نشدم

بعد از چند دقیقه خواهرم زنگ زد گفت:ماهرچی به گوشیت زنگ زدیم صداش رو نشنیدیم

منم کلی ترسیدم و گفتم :وای که گوشم تو تاکسی مونده

بعد که قطع کرد همینجور ناراحت نشستم و به دوستم گفتم:بدبخت شدم گوشیم نیست

یهو دوستم گفت:چجوری فهمیدی خونه نیست گوشیت؟

گفتم:خواهرم الان بهم زنگ زد و گفت نیست

یهو دوستم گفت:چجوری بهت خبر داده وقتی گوشی من هنوز زنگ نخورده؟

یه لحظه نگاه کردم دیدم گوشیم  تو دستم هست

عاقا واسه همه اینجور حواس پرتی ها پیش میاد دیگه مگه نه

| دوشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۴| 10:9 | مریم |

این روزا اصلا خوب نیستم

فقط دارم خودمو میزنم به بیخیالی

خدایا شدیدا نیاز دارم بهت

| یکشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴| 22:45 | مریم |

باور نمیکنم که خدا هیچگاه به ما بگوید نه!!!

خدا ســـــــــــــــه گزینه دارد:

آری

باشه ولی الان نه......

پیشنهاد بهتری برایت دارم....فقط صبور باش.

| یکشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴| 22:40 | مریم |

به آنهایی که دوستشان دارید 

بی بهانه بگویید دوستت دارم

بگویید در این دنیای شلوغ

سنجاقشان کرده اید به دلتان

بگویید گاهی فرصت باهم بودنمان 

کوتاه تر از عمر شکوفه هاست

 

شما بگویید حتی اگر نشنوند....

 

 

| چهارشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۴| 23:7 | مریم |

خدایا شدیدا نیاز دارم 

به یه معجزه .........

| سه شنبه هشتم اردیبهشت ۱۳۹۴| 12:52 | مریم |

سال پیش همین موقع ها بود که اوایل اردیبهشت ماه بودیم

امسالم همین موقع ها هست و ما اوایل اردیبهشت ماه هستیم

مطمئن باشید سال بعد هم همین موقع ها اوایل اردیبهشت ماه هستیم

هیچی دیگه گفتم اطلاع رسانی کنم

| دوشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۴| 23:48 | مریم |

نمیدونم چه جوری هست

واسه کسی  کاری انجام میدی

فکر میکنه وظیفت بوده

این بیشتر آتیشم میزنه

چرا اینجوری هست !!!!!!!!!!!!!!!!!

| دوشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۴| 12:19 | مریم |

بعضی وقتا بعضی آدمایی که بهشون نزدیکی

حرفایی میزنن که بدجور کلافه میشی..

حرص میخوری از اینکه میخوان واست تصمیم بگیرن

میخوان بهشون بگی چشم

ولی کاش یه کوچولو هم درکت میکردن

کاش میدونستن چقدر واست مهم هست

فکری که واسه آیندت داری و میخوای بهش برسی

خوب میدونم از روز اول مخالفت باهام شد

میدونم راضی نبودن به خاطر این تصمیمم

ولی من باید این فکر رو عملی میکردم

امروز بدجور احساس تنهایی کردم

وقتی از آرزوم گفتم و با سرزنش روبه رو شدم

من وقتی تو این راه قدم گذاشتم خودم بودم و آینده ای که روبه روم متصور شدم

خودم بودم که به خودم امید میدادم

خودم بودم که هرروز با تکرار آرزوهام انگیزه به خودم میدادم

خودم بود که تا آخرش رفتم و جا نزدم بدون اینکه حامی داشته باشم

این واسم عذاب آوره بعد از کلی تلاش و دوندگی اونی که میخوام تشه

یه چیزایی کم داشتم ولی کاری ازم برنمی اومد

و حالا میترسم به خاطر اون کاستی ها ....

این سخته تو شرایطی باشی که نخوای ولی هیچ کاری هم ازت برنیاد

+هیچوقت از آرزوهات با کسی که آرزویی نداره حرفی نزن

 

 

| یکشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۴| 23:27 | مریم |

اگر رو فرش یه پارچ آب ریختین:در کمال خونسردی یه بالش بزارین روش تا خودش خشک بشه

نمک ریختین دیگه خودتون میدونید با دست بزنید تا کاملا پخش بشه

فلفل ریختین:چون فلفل بو میده دو لیوان آب بریزید بعد یه بالش بزارین روش

فعلا تا اینجا بس هست خوب بخونید دفعه بعد ازتون میپرسم

هرکی بلد نبود هم جریمه میشه و باید کلاغ پر بره

| یکشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۴| 22:8 | مریم |

من هیچوقت سعی نمیکنم که جذاب باشم

 

بلکه

 

این جذابیت است که سعی میکنه من باشه

| جمعه چهارم اردیبهشت ۱۳۹۴| 23:8 | مریم |


ساده زندگی کن اما ساده نباش

در این دنیای بی در و پیکر

آدمهای گرگ صفت زیاد هست

اگر متوجه سادگیت بشوند تورا نابود میکنند

| پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲| 11:32 | مریم |

| پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲| 11:28 | مریم |

حال دوستم این روزا اصلا خوب نیست میدونم چرا اینجوری شده

دلش بد شکسته ولی به روخودش نمیاره حرفی نمیزنه فقط سکوت کرده

هیچوقت اینجوری ندیده بودمش

خدایا به عظمتت قسم خودت هواشو داشته باش تا برگرده به روزایی که همیشه میخندید

دیگه میدونید که منظورم از دوستم کی هست

شاید بعضی هاتون ندونید ولی دوستم همون سایه دختر آبی هست که

نویسنده قبلی وب بود و دیگه وب رو داده به من .ازاین به بعد من درخدمتتون هستم.

با پست های جدید



| چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲| 18:59 | مریم |

دوستان این مدتی که وب داشتم با خیلی ها دوست شدم 

لحظه های خوب و بدی رو تو این وب ثبت کرده بودم که دیگه باهاشون خداحافظی میکنم 

اولش تصمیم داشتم که مثل قبل خودم این وب رو اداره کنم ولی خب میخوام برم سراغ کارای مهمتر

یه برنامه هایی دارم واسه زندگیم که میخوام انجامشون بدم 

این مدت دوستای خوبی داشتم مخصوصا آقا رضا که این مدت خیلی بهم لطف داشت 

از همینجا باهات خداحافظی میکنم آقا رضا .اما بیاین به وب من نیستم دوستم هست 

تنهاش نزارینا خداحافظ

| چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲| 8:52 | مریم |

سلام دوستان از این به بعد این وب به دست من به روز میشه 

یعنی دوستم صلاح دونست که این وب رو بده به من 

دیگه خودش نمیاد از وبش خوشم می اومد که خودش با دست خودش اینجا رو داد به من 

منتظرم باشید با پست های جدید.

| سه شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۲| 11:47 | مریم |


چقدر خوبه وقتی داره بارون میاد بری زیر بارون تا خیس بشی

داد بزنی و بگی ممنونم خداجون بخاطر بارون

اینجا هوا بارونی هست و سرد 

الان دیگه بارون نمیاد ولی هوا همچنان ابری هست

 عصر رفتم زیر بارون و حسابی خیس شدم ولی چسبید

خدا بخیر بکنه سرما نخورم این دفعه اگر سرما خوردم دیگه هیچی ازم نمیمونه

| دوشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۲| 19:45 | مریم |

گاهی زندگی برخلاف میل مون پیش میره 

گاهی هم درست همونجوری که میخوایم میشه

هرچیزی سختی های خودش رو داره 

ما زندگی میکنیم که با این سختی ها با تجربه بشیم

و بتونیم از این تجارب استفاده بکنیم واسه بهتر زندگی کردن

خدایا منو ببخش پافشاری میکردم درحالی که تو نمیخواستی

راضی هستم به رضای خودت

| دوشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۲| 17:13 | مریم |

بعد از مدتی طولانی دوباره برگشتم 


میخوام مثل سابق دوباره به این وب رسیدگی بکنم


دلم تنگ شده بود 

| دوشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۲| 16:48 | مریم |