«دیزباد وطن ماست»- این دوره فعالیت های شورای دیزباد تفاوت های بنیادین با دوره های پیشین دارد و این امر در طول جلسه آموزشی در مسجد دیزباد و حتی پس از آن در نوحصار از زبان دیزبادی ها شنیده می شد.
مطمئنا حجم فعالیت هایی که باید در این دوره انجام شود بسیار زیاد است و اگر بخواهد توسط این 3 عضو شورای اسلامی پیگیری شود، قطعا دستاوردها قابل توجه نخواهد بود.
رویکرد سازمانی به مسائل توسعه، اولین گام در راه بالا بردن بهره وری و مدیریت کیفی در دیزباد است. این بدان معنی است که در گام اول شورا باید فعالیت های توسعه ای را شناسایی، طبقه بندی و اولویت گذاری کند.
این اولویت ها در کارگروه هایی از افراد اجرایی قرار داده شود و با بهره گیری از پتانسیل های موجود فعالیت ها کلید خورده و مدیریت شوند.
گاهی اوقات تعداد کارهای انجام شده ملاک عمل نیست. دیزباد اینک راه آسفالته دارد اما راهی که عرض آن استاندارد نیست و امکان تصادف در آن بسیار زیاد است و نمونه آن تصادفی که در 26 تیرماه سال جاری در جاده دیزباد اتفاق افتاد و در آن یک موتور سیکلت سوار حصاری با اتومبیل پیکان احمد میرشاهی برخورد کرد.
موتور سیکلت سوار که موتورش را برای کاهش مصرف سوخت خاموش کرده بود، با شدت به اتومبیل پیکان دیزبادی ساکن دیزباد برخورد کرد و به شدت مجروح شد.
علاوه بر 3 میلیون هزینه پزشکی برای درمان موتور سیکلت سوار، موتور سیکلت او و ماشین احمد میرشاهی به شدت خسارت دیدند. اگر جاده قدری عریض تر بود، این اتفاق ناگوار نمی افتاد.
قطعا اعضای شورای دیزباد برای آسفالت شدن دیزباد پیگیری های فراوانی انجام دادند اما سوال اینجاست که:
بدون هیچ پاسخی به این سوالات باید بگویم که انتظار می رود هر شورایی که بخواهد فعالیت های خود را به خوبی انجام دهد، شش مرحله ذیل را در هر پروژه ای سازمان داده و مدیریت کند:
1. مطالعه
2. برنامه ریزی
3. اجرا
4. نظارت
5. ارزیابی
6. بازبینی
امید که برنامه های شورای منتخب را در این جریان ببینیم.
آرمان ها و آرزوهای هر ملتی قطعا یکی از راه های موثر در راستای توسعه وطن آنها است. آن وقتی است که مردم چیزی را می خواهند. حتی اگر آن چیز با واقعیات فاصله زیادی داشته باشد. رسیدن به آن آسان می شود.
امروز داشتم به پیام های فراوانی که از سالهای پیش دریافت کرده ام نگاه می کردم، ناگهان این عبارت «دیزباد علیا 2020، توسعه یافته ترین روستای کشور» به ذهنم خطور کرد.
آیا می شود که روستای دیزباد علیا که در جشن های 2500 ساله، به عنوان یکتا روستای ایران که 100 درصد مردم آن باسواد بودند، معرفی شد، بار دیگر در پایان سند چشم انداز 2020 کشور، توسعه یافته ترین روستای ایران شود؟
این سوال را چند بار از خودم پرسیدم و هر بار به آن با قطعیت پاسخ بلی دادم. مگر ما امروز در دیزباد چه نداریم؟ ما همه چیز داریم. ما مردان و زنان تحصیلکرده و با فرهنگی داریم که مرزهای دیزباد را از لوکه و قجغر و جاده تخته، به کانادا، امریکا، اروپا و استرالیا گشوده اند.
ما منابع طبیعی فوق العاده ای داریم و اگر الله قادر مددی بدهد، می توانیم با رهبران متخصص، با تجربه و اجرایی که در شورای منتخب و ان شا الله دهیارمان داریم، دیزباد را به توسعه یافته ترین روستای کشور تبدیل کنیم. روستایی که فخر ایران و ایرانیان باشد.
ما شایسته بهترین بودن هستیم و این چیزی نیست که من تنها بگویم، بلکه بیشتر مردم دیزباد به این باور دارند. امید که این مهم را با ورود به جامعه دانشی و به کار گیری الگوهای جامعه مدنی، جامه عمل بپوشانیم. این مساله دور از حقیقت نیست، چراکه در بیانات اخیر مسئولین دولت در مسجد دیزباد، نگاه خوشبینانه آنها به دیزباد در کلام بخشدار زبرخان به طور ویژه مشخص بود.
ما نیز
دست به دست هم دهیم به مهر، وطن (دیزباد) خویش را کنیم آباد
در چند یادداشت پیشین به مباحث مرتبط با توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روستای دیزباد پرداختیم. در این بخش مواردی چند را در باب توسعه روستای دیزباد را از دایره المعارف رشد مطرح می کنیم. امید که به کارآید.
توسعه روستایی چیست؟
از چند سده اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان, عقبماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است. از آنجاییکه عموماً روستاییان نسبت به شهرنشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی ناچیزی برخوردار هستند, اقشار روستایی فقیرتر و آسیبپذیرتر محسوب میشوند که بعضاً منجر به مهاجرت آنان به سمت شهرها نیز میشود. علت این امر نیز پراکندگی جغرافیایی روستاها, نبود صرفه اقتصادی برای ارایه خدمات اجتماعی, حرفهای و تخصصینبودن کار کشاورزی (کمبودن بهرهوری), محدودیت منابع ارضی (در مقابل رشد جمعیت), و عدممدیریت صحیح مسؤولان بوده است. به همین جهت, برای رفع فقر شدید مناطق روستایی , ارتقای سطح و کیفیت زندگی روستاییان, ایجاد اشتغال و افزایش بهرهوری آنان, تمهید ”توسعه روستایی“ متولد گردید.
بنا بر تعریف, برنامههای توسعه روستایی, جزئی از برنامههای توسعه هر کشور محسوب میشوند که برای دگرگونسازی ساخت اجتماعی-اقتصادی جامعه روستایی بکار میروند. اینگونه برنامهها را که دولتها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده میکنند, دگرگونی اجتماعی براساس طرح و نقشه نیز میگویند. این امر در میان کشورهای جهان سوم که دولتها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند, مورد پیدا میکند. از سوی دیگر توسعه روستایی را میتوان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کمدرآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست.
در گذشته بعضی مدیران و سیاستگذاران امر توسعه, صرفاً بر ”توسعه کشاورزی“ متمرکز میشدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمیشود. روستا جامعهای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همهجانبه (یعنی توسعه روستایی) است نه صرفاً توسعه کسبوکار و نظامی به نام ”کشاورزی“. هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی موفق نیز الزاماً توسعه روستایی محقق نمیشود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمیشود (بیشتر عاید زمینداران, بخصوص مالکان بزرگ, میشود), ثانیاً افزایش بهرهوری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی میشود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها میشود.
وقتی از توسعه اقتصادی در دیزباد سخن می گوییم باید به خاطر داشته باشیم که مراد ما از این توسعه ابعادی را در بر می گیرد که در دیزباد هزینه فرصت آن با درآمد کسب شده قابل توجیه می باشد.
بدین معنی که اگر ما در دیزباد زمینی را به باغسرا اختصاص دهیم، یعنی از درختان گیلاس و میوه های آن تا حدودی صرف نظر کرده ایم و دیگر در آن نمی توانیم روی گیاهان دارویی حساب باز کنیم. حال اگر این باغسرا یا باغچه خانوادگی بتواند از لحاظ اقتصادی به صرفه باشد، یعنی هزینه فرصت در آن با درآمد کسب شده قابل توجیه است.
با این شرایط در توسعه اقتصادی دیزباد موارد ذیل قابل ارائه می باشند:
1. توسعه گردشگری
2. توسعه باغداری و فعالیت های مرتبط
3. توسعه صنعت گیاهان دارویی
این سه بخش می تواند به عنوان سر فصل های اصلی در توسعه اقتصادی دیزباد در نظر گرفته شود و متعاقبا در دوره های آتی شوراهای اسلامی به قسمت های دیگر بسط داده شود.
توسعه در دنیا امروزه در سه حوزه:
1. توسعه اقتصادی
2. توسعه اجتماعی
3. توسعه فرهنگی
اجرا می شود. این ابعاد توسعه متضمن ایجاد شرایطی است که نهادهای جامعه مدنی بتوانند در آن بستر شکل گرفته و به رشد و پویایی برسند.
در واقع امروز ما در دیزباد بیش از همیشه به این ابعاد توسعه نیازمند هستیم. زیرا تنها با در نظر گرفتن این سه بعد از توسعه می توان توسعه پایدار را شاهد بود.
توسعه اقتصادی در بردارنده تمام راه کارهایی است که محیط می تواند با توجه به مباحث مرتبط با آمایش سرزمین و هزینه فرصت، بیشترین بازده اقتصادی را برای مردم دیزباد در بر داشته باشند.
توسعه اجتماعی نیز به ایجاد انگیزه و مسیری اطلاق می شود که مردم با مشارکت در نهادها مدنی، شرایط همکاری و مشارکت دموکراتیک آنها را در فعالیت های روستا فراهم می کند.
توسعه فرهنگی نیز شرایطی را ایجاد می کند که مردم از امکانات و شرایط برای ایجاد محیط توانا ساز مدد گیرند.
بنده فکر می کنم که امروز با توجه به سابقه فعالیت اعضای شورای جدید دیزباد، می توان این سه بخش توسعه را به ترتیب به آقایان خافی، کردی و گنجی سپرد که سابقه فعالیت هایشان توانمندی های این افراد را در به ثمر رساندن اهداف توسعه ای در روستای دیزباد اثبات می کند.
اگر چه بحث توسعه با نگاه های دیگری نیز دیده می شود، اما به نظر می رسد در مورد دیزباد باید رویکرد بومی به این پدیده داشت.