«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی در بخش سوم از متن خود با عنوان «فقر اقتصادی، جهل و ناامنی قبل از دورهِ رنسانس ِدیزباد » که توسط ریم علی فطوم ویرایش شده است به مسائل دیزباد در اوایل قرن چهاردهم شمسی می پردازد.
در دو شماره قبلی به فقر اقتصادی مردم دیزباد درسه دهه اول 1300 شمسی و قبل از آن اشاره شد. بایستی به استحضار شما عزیزان برسانم: فقر مادی ننگ نیست، این فقر و ناداری بر همهِ مملکت حاکم و به عبارتی آسمان ِفقر مالی در همه کشور یکرنگ بود.
بد نیست در یک مقطع زمانی (آغاز دوره تحصیلم در مشهد، در شصت سال قبل) رفاه نسبی بین دیزباد و یک کلانشهر، مثل مشهد را مورد بررسی و مقایسه قرارمی دهیم: نمیدانم بچه علّت از دیدگاه مردم دیزباد، نیشابور را به شهریّت نمیشناختند. در اصطلاح محلّی میگفتند به شهر (مشهد) و نیشابور کاری نداری؟
- رودخانه آبی به صورت روباز از بالا خیابان به طرف پایین خیابانِ مشهد جریان داشت و آلودگی آن به حدّی بود که رنگ آبِ جاری شده به سیاهی میرفت و هر آشغالی در آن به چشم میخورد. مردم کوچه و بازار از همان آب برای شستشوی البسه و میوهجات و سبزیجات استفاده میکردند ولی مردم دیزباد آب شرب و شستشوشان از چشمهسارها تأمین میگردید.
- آبِ آشامیدنیِ خانوادهها در مشهد در بعضی مناطق با گاری به جلو منازل حمل میشد. سحرگاهان از آب جویبارهای داخل شهر برای آب شربشان برداشت میکردند.
آب از آبِ جویها که به آبانبارها هدایت میشد تا املاح آن تهنشین و مورد استفاده گیرد. به قول دیزبادیها (دُم لَغلاوو) در آب برداشت شده به چشم مشاهده میشد. در آن مقطع زمانی از پرکلرین و کلریزه کردن آب آشامیدنی خبری نبود.
- در دیزباد از قرنها قبل دو تا حمّام خزینهای وجود داشت (سنگِ به دست آمده از حمّامِ دهِ پایین نشانهِ این قدمتِ تاریخی میباشد.) کمترین روستاهایِ کشور، از این امکانات اولیّهِ بهداشتی برخوردار بودند. در مشهد هم گرمابهها خزینهای که تأمینِ آبِ مصرفیِ آن، هم سرنوشت آبِ شربشان بود (ازجمله گرمابه صفوی که خزینهای بود، در اول کوچه نو منطقهِ بالا خیابان) که محل ایاب و ذهاب دیزبادیها بشمار میآمد که گروه میانسال و بالاتر آن را به یاد دارند. کمکم با مشکلات زیاد مجهّز بدوش گردید.
ادامه مطلب ...
«دیزباد وطن ماست»- در ادامه بحث اول مروری بر تاریخ دیزباد؛ پیش از رنسانس، رنسانس و پس از رنسانس که توسط هادی میرشاهی نوشته شده و ریم علی فطوم آن را ویرایش کرده است، وی می نویسد: میگویند در سالهای اخیر ماشینهایی آمده که کار دروگر و خَرمَن کوب و"گاوبَردو" را انجام میدهد و میگویند کاه و دانه را از دو لوله فلزّی به خارج ماشین تخلیه میکند دیگر نیازی به چهارشاخ زدن و انتظار بادِ اوّل شب ندارد و کلاً جای درو گر، خوشهچین، خرمنکوب وبا کشیدن برای جدایی کاه از دانه را گرفته است در نتیجه همه این تسهیلات 300 ساله را در دوره زندگیمان استفاده شده و عمرمان را با این تحولات که گفتم گذراندهایم با این اوصاف مردمِ امروز استراحت طلب و به عبارتی تنبل بار آمدهاند.
پای صحبت ریشسفیدان دیگر مینشستم، همه همین پروسه زندگی را تعریف میکردند همه متحدّالقول بودند که روزگارهای سختی را پشت سر گذاشتهاند معتقد بودند آن روزگار فقط زنده بودن مطرح بود، امکانات رفاهی زیر، زیر صفر و فقرِ مطلق، مطلق و جود داشت. یک مرد تنومند در گرو شکم خودش بود، زن و بچههایش دیگر مطرح نبودند.
مثال دیگری برایتان بزنم اصطلاح «یاوری» که بهترین رسم دیزبادیهای قدیم بوده و تا سالهای اخیر هم ادامه داشت به صورت فرهنگی غالب در ده مطرح بود.
برای کارهای ضربتی و فصلی در خانوادهها از یاوری استفاده میشد. مثلاً در بنّایی، کولش باغ، آباد کردن زمین (پِش کُل) ، گندم درو، حمل بار حیوانی به باغات و مزارع که از تعدادی افرادی مشّخص را دعوت میکردند که در فلان روز یاوری داریم کارگران زیادی حتی مازاد بر افرادِ دعوت شده میآمدند تا فقط شکم خود را سیر کنند.
به عمق فاجعه توجّه کنید. یاور را به اسم دعوت میکردند و کارفرما منّتی بر سرکارگر داشت نه کارگر بر سر کارفرما! به این معنی که امروز در مقابل کارش تغذیه میشود.
بنده خدایی که از کارگران بنام دیزباد بود بدون دعوت سر سفره صبحانه یاوری مینشیند کارفرما یادآور میشود که تو را دعوت نکردهام چرا بی دعوت آمدهای! یکضرب المثلی در ده مطرح بود که وقتی زمین سفت میشود گاو از گاو میداند نه از خشکسالی طبیعت!
زندگی یک خانواده دیگر را به عنوان نمونه مطرح کنم: یک خانواده 6 ـ 5 نفره در یک اتاق زندگی میکردند، زیر یک لحاف ِکرسی میخوابیدند، اتاق یک درب چوبی ورودیِ کوچکی داشت و یک قطعه شیشهِ ثابت 20 در 20 سانتیمتر به عنوان پنجرهِ روشناییِ اتاق که فقط مقداری کمی نور وارد اتاق میشد ولی دود ناشی از آشپزی و تأمین آتش کرسی، فقط از درب ورودی خارج میشد.
«دیزباد وطن ماست»- با تلاش مجدانه شورای اسلامی و دهیاری دیزباد طی ۲ سال گذشته و مساعدت و پیگیری سرکار خانم دکتر هاجر چنارانی نماینده محترم مردم شهرستان نیشابور بزرگ در مجلس شورای اسلامی روستای دیزباد بالا در اولویت برخورداری از اینترنت 4g قرار گرفت .
به گزارش دیزباد وطن ماست، اولویت دیزباد برای برخورداری از اینترنت 4G با حمایت های فنی جناب آقای مهندس ابراهیم رحمانی صورت گرفته و در حال حاضر روستای دیزباد به عنوان تنهای روستای هدف گردشگری شهرستان در اولویت برخورداری از اینترنت 4g قرار دارد و عملیات اجرایی این پروژه به زودی آغاز خواهد شد .
«دیزباد وطن ماست»- با پیگیری شورای اسلامی و خانه هلال دیزباد، اولین موتور لانس روستایی کشور در دیزباد مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت .
به گزارش دیزباد وطن ماست، موتور لانس ؛ شامل یک موتور سیکلت پرقدرت است که لوازم اولیه امداد و نجات روی آن نصب گردیده و برای ارائه کمک های اولیه امدادی در کوتاه ترین زمان ممکن، کاربرد دارد .
موتور لانس مذکور از هفته آینده توسط خانه هلال دیزباد و با همکاری نیروی داوطلب آموزش های دیده دیزبادی، برای امور امداد و نجات مورد استفاده قرار خواهد گرفت .
«دیزباد وطن ماست»- سال ۱۳۹۳ بود که تلاشهای شورای اسلامی دیزباد برای پیوستن دیزباد به مناطق حفاظت شده کشور به ثمر نشست و اینک پس از ۷ سال تلاش مشترک اهالی، شورا و دهیاری و یگان حفاظت دیزباد، در صیانت از عرصه های طبیعت ، گرایش مثبت در گونه های گیاهی و جانوری دیزباد به وضوح نمایان شده است.
به گزارش دیزباد وطن ماست، روز جمعه۱۷ اردیبهشت ماه ، اصلان ، پوریا وحسن از پی سماروق به بلندی های نوحصار رفته بودند. این سماروقی های کم تجربه پس از کلی بالا و پایین رفتن چیزی پیدا نکردند ، گفتند فایده ای ندارد برگردیم. نزدیکی های نوک قله بودند که ناگهان صدای بع بع بزغاله ای به گوششان رسید. به چپ و راست ، بالا و پایین نگاه کردند و چیزی ندیدند ، چند قدمی بالا رفته و به نوک قله رسیدند.
چشمانشان به بزغاله ای تازه متولد شده افتاد.
بسیار خوشحال وذوق زده شدند ،اصلان دوید وبزغاله را برداشت، با یکدیگر مشورت کردند چی کار کنیم ، اصلان گفت باشه به پدرم زنگ بزنم. به آقا ایرج زنگ زدند و موضوع را با ایشان در میان نهادند، ایرج گفت به صورت کامل خشکش کنید و سپس رهایش کنید و از او دور شوید.
بدین ترتیب بزغاله(نژاد میش و قوچ اوریال) بعد از تیمار داری به دامان مادر و طبیعت دیزباد بازگشت.
درود می فرستیم به فرزندان پاک نهاد دیزبادی که به راستی حافظان طبیعت و محیط زیست هستند.