«دیزباد وطن ماست»- فرخ میرشاهی در پیامی چند پیشنهاد را برای دیزباد مطرح کرد که به نظر قابل توجه می رسد.
پیشنهادات وی عبارتند از:
۱-بهداشت و پاکیزکی ده: بیاییم و یک کمی بیشتر به تمیز نگه داشتن دهمان اهمیت بدهیم و از بی تفاوتی در بیاییم و برای اینکار بهترین درمان رقابت مثبت است.
2- طرح عملیاتی: روشن تر منظورم را بیان می کنم اگر ده را به چند قسمت تقسیم کنیم به طور مثال ته ده را به شو کوچه و پی حصار و ... و موده و بالاده را به کوچه بالا و پایین و ...
3- از طرف دیگر بیابیم مثل هتل ها که بستگی به کیفیت شان ستاره دارند ما هم هر سال به محله های مختلف ده مان نمره بدهیم و به جای ستاره از گل لاله.
با این اقدام می توانیم فضایی رقابتی و البته صمیمانه ایجاد کنیم و ضمن آن دیزباد را به مکانی پاکتر برای زندگی تبدیل کنیم.
خوشبختانه این اقدام نیز در دیزباد انجام گرفته است. فعالیت های اجرایی روابط عمومی دیزباد همواره چنین رویکردهایی را داشته و نمونه های آن در سایت دیزباد وطن ماست و سایر رسانه های دیزبادی منعکس شده است.
«دیزباد وطن ماست»- بنظر من در یک جامعه مانند شهر و روستا تولید زباله و جمع آوری آن یک رابطه عرضه و تقاضا است ولی بین شهر و روستا تفاوتهایی است. در شهر اگر ما زباله را تفکیک نکنیم و زباله تَر و خشک با هم به داخل باکس شهرداری انداخته شود، آن زباله توسط فردی که استطاعت مالی ندارد و ضایعات جمع آوری می کند تفکیک می شود، چه بهتر که برای راحتی آن فرد زباله توسط ما تفکیک شود. اگر باز هم تفکیک نشود توسط دستگاه های مکانیزه کارخانه کمپوست تفکیک و بهینه سازی می شود. برای این خدمات هر شهروند عوارض شهرداری پرداخت می کند.
طبیعی است که دیزباد گردشگری امروز، دیزبادی که گاز دارد، در منازل حمام است و خیلی از مواد غذایی از شهر وارد می شود نسبت به دیزباد قدیم در تولید زباله مضر برای طبیعت تفاوتهایی دارد.
آیا مردم روستا جهت جمع آوری زباله عوارض پرداخت میکنند؟
بطور مثال چند نفر از اهالی روستا در پرداخت ماهیانه ۵ تا ۱۰ هزار تومان برای جمع آوری منظم زباله روستا همکاری میکنند؟
ما قبل از نتیجه این صحبت اول از خودمان بپرسیم چند مرتبه از خودمان شروع کردیم؟
چند مرتبه خودمان فرهنگ سازی کردیم؟
چرا در مکانهایی از روستا که رد پای گردشگر در آنجا دیده نمیشود باید زباله ببینیم؟
چرا سر چشمه نوحصار پوست انواع شکلات در لابلای سنگها پنهان شود در صورتیکه در جیبمان سنگینی ندارد...
چرا حد فاصل پیحصار تا تلخ بازه چپ زباله های خشک دیده و توسط دوستدار محیط زیست جمع آوری می شود.
چرا حوالی چشمه غرقاب، تا حمام زباله خشک و پلاستیک دیده می شود و توسط اهالی دوستدار محیط زیست جمع آوری می شود...!!
ما خانواده بزرگ و با فرهنگ دیزباد اول باید این نواقص را از خودمان برطرف کنیم دوم به زباله های کنار راه که توسط گردشگرنما تولید شده بپردازیم.
بعد از اینکه خودمان زباله تَر و خشک (ضایعات) را تفکیک کردیم.
زباله ای که به کود تبدیل می شود به طبیعت برگردانیم و زباله ای که برای محیط زیست مضر است به شهر برگردانیم.
حالا با همکاری و همفکری اهالی و مسئولین روستا در جمع آوری زباله کمک کنیم.
فکر می کنم برای بهتر شدن این امر، خوبه که مکانهایی برای اهالی مشخص شود تا زباله تفکیک شده خود را در موعد مقرر آنجا دپو کنند و خودرو مورد نظر (میتواند وانت باشد) فقط تا سر مزار نیاید بلکه در نقاط مشخص شده روستا دور بزند و بعد از جمع آوری زباله تفکیک شده تمام روستا آنرا خارج کند و از آن مرحله به بعد تصمیمات کارشناسی گرفته تا زباله دیزباد مکان دیگری را آلوده نکند.
قطعا تمام این خدمات نیاز به پشتوانه مالی دارد...
اگر احتمالا بودجه خاصی برای زباله روستا نداشته باشیم
فکر میکنم این هزینه تقسیم به هر خانوار دیزبادی شود آنقدر سنگین نباشد که جهت پاکیزگی جامعه و خانه خودمان حاضر به پرداخت آن نشویم.
ضمنا قانون طبیعت را بیاد داشته باشیم، اگر با طبیعت بد رفتار کنیم و بهش زباله بدهیم، روزی میرسد که طبیعت در مقابل ما انسانها واکنش نشان دهد. این متن که با صداقت و صراحت نوشته شده بود نشان می دهد که برای رسیدن به وضعیت بهتر باید تلاش های زیادی مصروف شود و این مستلزم یک خواست همگانی است که در نتیجه فرهنگسازی ایجاد می شود. امیدواریم که شورای مشورتی و شورای اسلامی دیزباد پیشنهادات خوبی را در این خصوص ارائه و اجرا نمایند.
«دیزباد وطن ماست»- دیزباد بالا با داشتن مراتعی سرسبز، باغ هایی انبوه و بافتی پلکانی توجه گردشگران زیادی را به خود جلب می کند.
در کنار طبیعت زیبای این روستا، تمیزی محیط آن هم برای بازدیدکنندگانش خیره کننده است. در این روستا نه تنها هیچ یک از اهالی، زباله ای بر زمین نمی ریزد، بلکه مردم خودشان محیط روستا را تمیز می کنند و در زمانه ای که کمتر کسی در ایران به تفکیک زباله اهمیت می دهد، دیزبادی ها به صورت خودجوش زباله های خود را تفکیک می کنند.
حامیان محیط زیست در مشهد و نیشابور هم که چنین رفتار شایسته ای را از سوی مردم دیزباد مشاهده کرده اند، همه ساله در ایام نوروز که گردشگران زیادی به این منطقه سفر می کنند، برای تمیز کردن زباله هایی که بعضی گردشگران بی ملاحظه تولید می کنند، به یاری اهالی دیزباد می آیند؛ چراکه به گفته دهیار روستا، با وجود نصب بنرهای هشداردهنده فراوان و البته فراهم شدن سطل های مکانیزه و سرویس های بهداشتی متعدد با کمک هزینه های مردمی، بازهم افرادی پیدا می شوند که به محیط پاک این روستا بی توجه هستند و آن را آلوده می کنند.
«دیزباد وطن ماست»-یکی از معضلات دیزباد ساخت و سازهایی است که طولانی شده و مصالح در مسیر راه برای طولانی مدت باقی می مانند.
روابط عمومی شورای اسلامی دیزباد به منظور فرهنگ سازی در این خصوص اقدام به عکاسی از برخی نمونه های ناخوشایند قرار گرفتن مصالح در مسیر راه نموده است.
«دیزباد وطن ماست»- «آباد مثل دیزباد» عنوان گزارشی درباره دیزباد است که در روزنامه جام جم به تاریخ ۴ آذر ماه ۱۳۹۶ در صفحه ۱۴ به چاپ رسیده است. در ذیل این گزارش را که به قلم محمد حسین خودکار نگارش شده است با هم می خوانیم.
اگر از نیشابور به سمت مشهد بروید و پس از پشت سر گذاشتن 80کیلومتر وارد راه فرعی سمت شمال جاده شوید. در این مسیر کوهستانی، مسحور سرسبزی مراتع رشتهکوه بینالود خواهید شد و چنانچه راه را تا انتها دنبال کنید به منطقهای میرسید پوشیده از انبوه درختان که به حکم پادشاه فصلها، برگهایشان به رنگ زرد و نارنجی و قرمز درآمده و جلوه زیبایی را به طبیعت آن بخشیده است. میان این درختان، روستایی قرار دارد که خانههای آن همچون ماسوله، به صورت پلکانی روی هم قرار گرفتهاند. نام این روستا دیزباد بالاست.
آبـــاد مثــل دیزبـــــاد
ابتدای جاده اصلی روستا، تصویر پیرمرد و پیرزنی روستایی به چشم میخورد که با لبخندی گرم ورود شما را به دیزباد بالا خوشامد میگویند. جاده را که ادامه دهید نگاهتان به تصویر پیرمردی میافتد که دعای خیرش را نثار همه مهمانان دیزباد میکند و در تابلوی بعدی، پیرمردی را میبینید که به شما هشدارهای محیطزیستی میدهد و میگوید: مبادا شکار، مبادا تبر بر درخت و بهار، محیط و زمین را نکو پاک دار.
وقتی با یکی از اهالی دیزباد بالا درباره فلسفه تابلوهای ابتدایی مسیر صحبت میکنیم میگوید دیزبادیها دغدغه اصلیشان حفظ منابع طبیعی و محیطزیست است و اگر کسی بخواهد نگاه چپ به محیط پاک روستا بیندازد، کلاهمان توی هم خواهد رفت. او تاکید میکند مردمان این دیار میخواهند با مراقبت از آب، مراتع و دیگر مواهب خدادادی، بهجای یک روستای خشک و مخروبه، دیزبادی آباد و پرآب را به نسلهای آینده تحویل دهند.
دژباد یا تیزباد
دیزباد بالا روستایی پلکانی و از توابع بخش زبرخان شهرستان نیشابور است که در ارتفاع حدود 2000 متری از سطح دریا قرار دارد. ابرهای آسمان این منطقه، سالانه بیش از 360 میلیمتر میبارند و از این جهت، دیزباد بالا سومین نقطه پرباران شمالشرقی ایران است.
جمعیت دیزباد شناور است، به گونهای که در تابستان، همه 2000 نفر اهالی به روستا میآیند تا هم از هوای معتدلش لذت ببرند و هم محصولات باغاتشان را برداشت کنند، اما از ماه آبان به بعد، بیشتر دیزبادیها از سرمای سخت منطقه بینالود به مشهد و نیشابور پناه میبرند و کمتر از 200 نفر در روستا باقی میمانند. البته زهرا کردی، دهیار دیزباد بالا به جامجم میگوید مردم با اجابت درخواست او مبنی بر اعلام دیزباد بهعنوان سکونتگاه اصلیشان در سرشماری سال 95 توانستند آمار جمعیت این روستا را به 910 نفر برسانند.
اراضی منطقه مسکونی و باغات دیزباد تمام شیبدار است و به جرات میتوان گفت در این منطقه به هیچ وجه زمین مسطحی به مساحت 500 مترمربع یافت نمیشود. این روستا در میانه محدوده بادخیزی قرار گرفته که از شریفآباد تا بینالود کشیده میشود و در تمام طول سال باد شدیدی در این منطقه میوزد. برخی اهالی دیزباد هم اعتقاد دارند نام این روستا برگرفته از همین بادهای شدید است و در واقع، واژه دیزباد تغییریافته دژباد یا تیزباد است.
تفکیک زباله از روستا
دیزباد بالا با داشتن مراتعی سرسبز، باغهایی انبوه و بافتی پلکانی توجه گردشگران زیادی را به خود جلب میکند. در کنار طبیعت زیبای این روستا، تمیزی محیط آن هم برای بازدیدکنندگانش خیرهکننده است. در این روستا نهتنها هیچیک از اهالی، زبالهای بر زمین نمیریزد، بلکه مردم خودشان محیط روستا را تمیز میکنند و در زمانهای که کمتر کسی در ایران به تفکیک زباله اهمیت میدهد، دیزبادیها به صورت خودجوش زبالههای خود را تفکیک میکنند.
حامیان محیطزیست در مشهد و نیشابور هم که چنین رفتار شایستهای را از سوی مردم دیزباد مشاهده کردهاند، همه ساله در ایام نوروز که گردشگران زیادی به این منطقه سفر میکنند، برای تمیز کردن زبالههایی که بعضی گردشگران بیملاحظه تولید میکنند، به یاری اهالی دیزباد میآیند؛ چراکه به گفته دهیار روستا، با وجود نصب بنرهای هشداردهنده فراوان و البته فراهم شدن سطلهای مکانیزه و سرویسهای بهداشتی متعدد با کمکهزینههای مردمی، بازهم افرادی پیدا میشوند که به محیط پاک این روستا بیتوجه هستند و آن را آلوده میکنند.
سم و کود شیمیایی ممنوع
شغل اصلی دیزبادیها باغداری است و در این عرصه بسیار هم موفق بودهاند. مردم دیزباد توانستهاند با بهرهگیری از خاک حاصلخیز و چشمههای پرآب اطراف روستا و البته رعایت اصول علمی، میوههایی مرغوب و ارگانیک تولید کنند. مهمترین میوه باغهای دیزباد گیلاس است و پس از درخت گیلاس، درختان سیب، آلبالو، زردآلو و هلو هم به وفور در این روستا یافت میشود.
تولید محصولات ارگانیک میان باغداران دیزباد بسیار حائزاهمیت است. از این جهت دیزبادیها کمتر از کودها و سموم شیمیایی استفاده میکنند. البته محمود کردی، رئیس شورای اسلامی روستا به جامجم میگوید اصولا میزان آفات در مناطق سردسیر بسیار کمتر از مناطق گرمسیر است، بنابراین باغداران دیزباد کمتر به سمپاشی نیاز پیدا میکنند. او توضیح میدهد اگر هم در برخی مناطق آفتی مشاهده شود، همه دیزبادیها به صورت هماهنگ و در زمان کوتاهی سمپاشی میکنند تا آفت، فرصت حرکت از باغی به باغ دیگر نداشته باشد و مردم مجبور به سمپاشی مجدد نشوند. کردی همچنین تاکید میکند اهالی دیزباد برای افزایش کیفیت محصولاتشان، صرفا در فصل بهار و آن هم به میزان اندک، از کودهای شیمیایی استفاده میکنند و اغلب، کودهای حیوانی را پای درختان خود میریزند.
در کنار اینها، مردم دیزباد از آب موجود در چشمهها و قناتها نیز به صورت بهینه استفاده میکنند و با ایجاد استخرهای سیمانی، سیستم لولهکشی و آبیاری مکانیزه تلاش میکنند از تبخیر یا هدر رفتن آب جلوگیری کنند. آبیاری مکانیزه و تقسیمبندی دقیق آب برای هر درخت به صورت جداگانه هم باعث میشود وقت و انرژی کمتری از باغداران دیزبادی هنگام آبیاری درختان تلف شود و هم موجب بهرهبرداری حداکثری درختان از آب میشود.
یگان مردمی برای حفظ محیط زیست
گیاهان دارویی کوههای اطراف دیزباد، یکی از سرمایههای اصلی مردم این روستاست؛ گیاهانی مانند آویشن، تره کوهی، ریواس و کاکوتی که بعضی از آنها به صورت فصلی و بعضی هم به صورت دائمی میرویند، اما متاسفانه بیمبالاتی برخی مردم در کندن بوتههای این گیاهان و البته هجوم سودجویان بیشمار برای بهرهبرداری تجاری از آنها، سبب شده حجم بوتههای گیاهان دارویی در این روستا بسیار کمتر از گذشته شود. به همین دلیل مسئولان سازمان محیطریست در سال 92، دیزباد را بهعنوان بخشی از منطقه حفاظتشده بینالود اعلام و بوتهکنی، قطع درختان جنگلی و شکار را در این روستا ممنوع کردند.
پس از این اعلام، اهالی دیزباد با مشارکت یکدیگر، یگان حفاظت مردمی را برای حفظ محیطزیست و منابع طبیعی روستا تشکیل داده و وظیفه حفظ گیاهان دارویی باقیمانده در کوههای اطراف روستا را به آن محول کردند. از آن پس، دیگر کسی اجازه ندارد بوته این گیاهان را ریشهکن کند و صرفا به کسانی که برای مصرف شخصی به داروهای گیاهی نیاز دارند، اجازه داده میشود به روشی اصولی ساقه این گیاهان را بچینند.
جلوگیری از شکار و حفظ گونههای جانوری نیز از دیگر مسئولیتهای یگان حفاظت مردمی است. محمود کردی در این باره میگوید: متاسفانه در طول سالیان گذشته، دیزباد تبدیل به شکارگاه غیر دیزبادیها شده بود و روزی نبود که صدای تفنگ در این منطقه شنیده نشود. این امر باعث میشد دیگر حتی یک بز کوهی در دیزباد دیده نشود و کبک و دیگر پرندگان نیز در حال نابودی بودند. اما با تشکیل یگان حفاظت مردمی، ورق برگشت و امروز دیگر کسی در دیزباد اجازه شکار ندارد. البته خود اهالی روستا هم در این زمینه تعامل خوبی با نیروهای یگان حفاظت دارند و هر کجا صدای تفنگی بشنوند، بلافاصله موضوع را به آنها گزارش میدهند.
دیزباد، مالک اولین شبکه برق خصوصی ایران
حدود 60 سال پیش و در حالی که هنوز بسیاری از روستاهای ایران از نعمت برق بیبهره بودند، اهالی دیزباد به صورت خودجوش به فکر راهاندازی شبکه برق روستا افتادند. دیزبادیهای آن دوران ابتدا مولد برقی خریدند که با زغال سنگ کار میکرد و سپس دانشآموزان مستعد و معلم روستا را به کار گرفتند تا با سیمکشی دقیق، برق را به همه مناطق روستا برسانند و تمام خانهها و کوچه و پسکوچههای روستا را روشن کنند. جالب این که سوخت این مولد از آن زمان تا امروز کاملا با همیاری مردم تامین میشود و دولتهای گوناگون هم با مشاهده شبکه برق این روستا که شاید بتوان آن را اولین شبکه برق خصوصی کشور نامید، هیچگاه کوچکترین تلاشی برای اتصال دیزباد به شبکه برق سراسری نکردهاند. تنها تغییری هم که در طول این سالها در شبکه برق روستا اتفاق افتاده، جابهجایی مولد برق زغال سنگی قدیمی با یک موتور برق بنزینی جدید است.
بنابراین برق از قدیم و با همت خود مردم در دیزباد جریان پیدا کرده، اما متاسفانه این روستا هنوز به شبکه گاز شهری متصل نشده است. محمود کردی، رئیس شورای اسلامی دیزباد بالا دراینباره میگوید: مسئولان در دولتهای مختلف همواره جمعیت پایین دیزباد را بهانه میکنند و میگویند گازکشی برای این روستا توجیه اقتصادی ندارد، اما به اعتقاد من، علت اصلی گازکشی نشدن دیزباد، مسیر کوهستانی و صعبالعبور آن است، چراکه خط لوله گاز سالهاست به برخی روستاهای اطراف دیزباد که جمعیت پایینتری دارند، رسیده است.
به گفته او، وقتی مردم روستا با بهانهگیریهای مسئولان دولتی مواجه شدند، تصمیم گرفتند با مشارکت یکدیگر، بخشی از هزینه گازرسانی را تامین و مشکل نداشتن توجیه اقتصادی را برای دولت حل کنند؛ بنابراین جمعی از اهالی دیزباد سال گذشته با هماهنگی کارشناسان اداره مهندسی شرکت گاز و با اخذ مجوز از اداره منابع طبیعی استان، خط لولهای به طول 5/5 کیلومتر از دیزباد تا روستای قاسمآباد کشیدند و منتظر مساعدت مسئولان شرکت گاز خراسان رضوی هستند تا در ماههای آینده دیزباد به شبکه گاز سراسری وصل شود.
در کنار گاز و برق، آب مصرفی منازل دیزباد هم با همت خود مردم روستا تامین شده و دیزبادیها از سالها پیش، آب قابل شرب دو چشمه اصلی روستا را با لولهکشی به خانههای خود رساندهاند. البته مشارکتهای مردمی اهالی دیزباد به این موارد محدود نمیشود و بنا بر ادعای کردی، هزینه نصب آنتن تلویزیون دیجیتال، آنتن تلفن همراه و خدمات اینترنت پرسرعت در این روستا از محل درآمدهای مردمی شورای اسلامی دیزباد تامین شده و به این دلیل میتوان گفت تقریبا همه زیرساختهای موجود در دیزباد بالا، با همدلی و همراهی اهالی آن فراهم شده است.
دیزباد بیسواد ندارد
همکاری گروهی اهالی دیزباد در تامین امکانات مورد نیاز روستا، سابقهای چند ساله دارد. قدیمیترین نمونه آن به سال 1312 و زمانی بازمیگردد که اجداد دیزبادیهای امروز تصمیم گرفتند مانند شهرهای بزرگ ایران در روستایشان مدرسه داشته باشند. مردم دیزباد در آن زمان نامهای به مسئولان وقت آموزش و پرورش استان نوشتند و از آنها تقاضا کردند مدرسهای در روستایشان تاسیس کنند، اما مسئولان وقت به دلیل صرف نکردن بودجه ساخت مدرسه و پرداخت حقوق و هزینه رفتوآمد معلم برای یک روستای کوچک، از این کار سر باز زدند؛ بنابراین مردم دیزباد ابتدا با مشارکت یکدیگر ساختمان مدرسه را ساختند و سپس مجدد نامهای به آموزش و پرورش نوشته و تاکید کردندتمام هزینههای معلم را هم قبول خواهند کرد و از آنها خواستند فقط یک معلم برای فرزندانشان بفرستند و به این ترتیب، اولین مدرسه دیزباد به صورتی کاملا مردمی و غیرانتفاعی آغاز به کار کرد.
بنابراین مردم دیزباد از زمانهای دور به تحصیل کردن بسیار اهمیت میدادند تا جایی که در سال 1351 دیگر هیچ بیسوادی در روستا باقی نمیماند و تمامی دیزبادیها، زن، مرد، دختر و پسر تا پایان دوره ابتدایی تحصیل میکنند. البته اینها را رئیس شورای روستا میگوید و ادامه میدهد: در آن زمان افرادی از سازمان یونسکو برای ثبت این موضوع به دیزباد آمدند و حتی روزنامههای سراسری وقت ایران هم با شگفتی از این اتفاق یاد کردند.
احیای مرتع با کنترل دام
قرق کوههای مجاور دیزباد بالا و استقرار یگان حفاظت مردمی در این روستا، منافع متعددی برای آن داشته است. یکی از مهم ترین آنها حفظ مراتع و پوشش گیاهی کوههای اطراف دیزباد است. حسین خافی، مسئول روابط عمومی شورای اسلامی روستا در این زمینه به جامجم میگوید: چرای بیرویه دام در کوههای اطراف دیزباد سبب میشد مراتع اطراف روستا از بین برود، اما ما در دیزباد تلاش کردیم اولا تعداد گلههای خودمان را کاهش دهیم و از 18 گله به یک گله برسانیم و ثانیا با برپایی یگان حفاظت مردمی، به گلهداران روستاهای مجاور اجازه نمیدهیم دامهای خود را وارد مناطق حفاظتشده دیزباد کنند.
حفظ مراتع و پوشش گیاهی کوههای اطراف روستا منجر به افزایش ضریب نفوذ آب در دل خاک شده است. در واقع، حفظ پوشش گیاهی باعث میشود آب باران به جای این که به صورت سیل جاری شود و از دست برود، به درون زمین نفوذ کند تا در طول تابستان، آب کافی در قناتها و چشمههای پایین دست موجود باشد. به گفته خافی، احیای مراتع در دیزباد باعث شد با وجود کاهش صد میلیمتری میزان بارندگی در سال زراعی گذشته، در سراسر تابستان امسال آب کافی در قناتها موجود باشد و باغداران دیزبادی از این لحاظ با مشکلی مواجه نشوند.
از دیگر طرحهای اجرا شده برای حفظ منابع طبیعی و احیای مراتع در دیزباد، میتوان به حذف کامل کشت دیم در این روستا اشاره کرد. محمود کردی، رئیس شورای روستا در این باره میگوید: در سالهای گذشته که کشت دیم در کوههای اطراف دیزباد رونق داشت، چون خاک کوهها بر اثر شخمزدن روان میشد، با کوچکترین بارانی سیلاب شدیدی به راه میافتاد، که هم سبب تخریب بخشهایی از روستا میشد و هم میزان نفوذ آب را بشدت کم میکرد. اما وقتی دیمکاری را حذف و دامها را کنترل کردیم، از تخریب روستا بر اثر سیل جلوگیری کرده وکاری کردیم که باغهای روستا هیچگاه تشنه نمانند.
امنیت زیر سایه نگهبانان محلی
دیزباد بالا از نظر امنیتی نیز در وضع نسبتا مساعدی قرار دارد و به گفته اهالی آن، سرقت یا جرمهای دیگر کمتر در این روستا اتفاق میافتد. رضا گنجعلی، یکی از اهالی دیزباد در این باره به جامجم میگوید: در زمستانهای گذشته که دیزباد خلوت میشد و یگان حفاظت مردمی هم وجود نداشت، گاهی سارقان به اموال مردم دستبرد میزدند، اما از وقتی این یگان فعال شد و در کنار وظایف محیطزیستیاش، بار مسئولیت پاسداری از امنیت عمومی را نیز به دوش کشید، آمار وقوع جرم در روستا بسیار پایین آمد.
گنجعلی با بیان این که یگان حفاظت مردمی به نوعی نگهبان محلی روستاست که تمام هزینههایش از سوی اهالی روستا تامین میشود، توضیح میدهد نیروهای این یگان از اول آذر تا پایان اسفند به صورت شبانهروزی و در دیگر ایام سال هم از ساعت 8 صبح تا 7 بعدازظهر در منطقه گشتزنی و با سارقان، شکارچیان و کسانی که به هر نحو به محیطزیست روستا صدمه میزنند، برخورد میکنند.
محمدحسین خودکار