خبرگزاری دولتی فارسی در متنی کوتاه از فتح قله قجغر دیزباد توسط جانبازان و ایثارگران داد. این خبر با عنوان «مسئول نمایندگی بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس خبر داد: فتح قله 3 هزار متری قوچگرد!!! نیشابور توسط جانبازان و ایثارگران» در خبرگزاری فارس درج شده است.
خبرگزاری فارس: مسئول نمایندگی بنیاد حفظ آثار دفاع مقدساز نیشابور از فتح قله 3 هزار متری قوچگرد نیشابور توسط ایثارگران، جانبازان و رزمندگان نیشابوری خبر داد.
سید ابوالقاسم نوری پیش از ظهر امروز و در حاشیه برنامه کوهنوردی ایثارگران در جمع خبرنگاران اظهار کرد: برای جذب جوانان به ارزشها، مساجد و بسیج باید به تفریحات سالم توجه جدی صورت گیرد.
وی یکی از راههای جذب جوانان توسط منافقان در اوایل انقلاب را همین ورزش کوهنوردی دانست و یادآور شد: بسیاری از جوانان کشور توسط همین تفریحات به انحراف کشیده شدند.
عضو گروه کوهنوردی صابرین در رابطه با برنامه کوهنوردی ایثارگران بیان داشت: 103 نفر از جانبازان، رزمندگان، بسیجیان، فرهنگیان و گروههای کوهنوردی نیشابور قله دو هزار و 950 متری قوچگرد واقع در روستای دیزباد علیا از توابع بخش زبرخان نیشابور را فتح کردند.
نوری اضافه کرد: در این برنامه گروههای کوهنوردی پایگاه مقاومت بسیج شهید مدنی به نمایندگی از بسیج، آموزشگاه نظامی شهید هاشمینژاد، صابرین (پیشکسوتان دفاع مقدس)، قمر بنیهاشم(جانبازان)، فرهنگیان، معرفت(اساتید دانشگاه آزاد)، امام صادق(ع) و تیم کوهنوردی شهرستان نیشابور حضور داشتند.
جالب است که هر خبر جدیدی از کوهنوردان می شنویم نام قله قجغر به نوعی تغییر کرده است. «دیزباد وطن ماست» نام «قجغر» را به خبرنگاران عزیز توصیه می کند. همچنین امیدواریم در آینده به کوهنوردان عزیز و به ویژه ایثارگران و جانبازان گرانقدر امکاناتی ارائه شود که بتوانند از فضاهای موجود در Dizbad بیشتر استفاده کنند.
اگر چه امروز دیگر قدمگاه شهر شده است و نمی توان نام روستا بر آن نهاد، اما در این یادداشت قصد دارم متن قانون مصوب تقسیمات منطقه دیزباد را که در زمان نخست وزیری آقای میرحسین موسوی در 10 تیر ماه 1366 تصویب شده را در تارنمای «دیزباد وطن ماست» قرار دهم. این سند تاریخی هم اکنون در سایت «مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی» قرار دارد.
8 - دهستان زبرخان
--------------------------------------------------------
به مرکزیت روستای قدمگاه مشتمل بر 63 روستا، مزرعه و مکان به اسامی زیر:
1 - اسدآباد زبرخان، 2 - باغشن، 3 - بازحیدر، 4 - بوتی، 5 - بازهنی، 6 - پشتگرد،
7 - پوستفروشان، 8 - پیشکوهی، 9 - جعفرآباد، 10 - چخینک، 11 -چشمه خسرو، 12 -
چناران، 13 - حاجیآباد، 14 - حریمآباد، 15 - حسینآباد جبنه عباسی، 16 - حضار
زبرخان، 17 - خرمک، 18 - داس، 19 - داشخانه،20 - داسه، 21 - دروغن، 22 -
دولتاباد، 23 - ده حاجی، 24 - ده زمان، 25 - دیزباد علیا، 26 - سخدر، 27 - سرتلخ
سخدر، 28 - سماقزار، 29 - شورگز،30 - عباسآباد، 31 - عبدالوهاب، 32 - علیآباد،
33 - علیآباد، 34 - علی کوری، 35 - فضلآباد، 36 - قدمگاه، 37 - قرهبیک، 38 -
قرهداش، 39 -قرهداش، 40 - قلعه وزیر، 41 - کاریزنو، 42 - کاریزنو، 43 - کلاته
مرون، 44 - کلاته بلوچ، 45 - کلاته خرم، 46 - کلاته دهقانی، 47 - کلاته سرو، 48
-کلاته سلطانی، 49 - کلاته قربان، 50 - کوله، 51 - گرینه، 52 - گرینه کهنه، 53 -
لویدونی، 54 - مجدآباد، 55 - محمدآباد، 56 - مزرعه قلعه وزیر، 57 - معینآباد، 58
- مص خلیفه سفلی، 59 - مص خلیفه علیا، 60 - منجنیق، 61 - موشان، 62 - نوزردآلو، 63
- همتآباد
به جهت اینکه متن بسیار طولانی است کامل آن را در ادامه مطلب قرار می دهم.
مسافران عنوان دو ماه نامه ای است که توسط مجموعه میراث فرهنگی و گردشگری منتشر می شود. در سایت رسمی این مجله، مقاله از از راضیه جویباری به عنوان «خراسان رضوی نیازمند توجه بیشتر» منتشر شده است. در بخشی از این مقاله که متن آن نسبتا طولانی است از نیشابور و به تبع آن دیزباد علیای نیشابور یاد کرده است.
او در این مقاله چنین می نویسد:
استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با توجه به اهمیت و گستردگی آن از نظر جغرافیایی و همچنین میراث فرهنگی و گردشگری این توانایی را دارند تا هرکدام به تنهایی به قطبی تبدیل شوند. اما با توجه به محدودیتهای ما در چاپ و نشر نشریه و عدم امکان بررسی هرکدام از استانها به صورت جداگانه باعث شد تا این سه استان به صورت همزمان و در یک شماره معرفی شوند. هرچند که به دلیل اهمیت ویژه شهرستان مشهد شماره گذشته تنها به این شهرستان اختصاص داشت و در این شماره شما با سایر شهرستانهای این سه استان آشنا میشوید.
در ادامه به کلات و سبزوار اشاره می کند و پس از آن در مورد نیشابور می گوید:
نیشابور در 150 کیلومتری غرب شهر مشهد، در دشت همواری قرار گرفته است که از یک طرف به کوههای بینالود و از سوی دیگر به ارتفاعات طاقانکوه محدود میشود، مشهد در شرق نیشابور و سبزوار در قسمت غرب آن قرار گرفته است.
نیشابور از شمال به قوچان و چناران و از جنوب به شهرستانهای تربتحیدریه و کاشمر متصل است. رشتهکوههای بینالود از شمال نیشابور میگذرد و از شمال غربی سرولایت تا جلگه رخ امتداد یافته و بزرگترین قله آن حدود 3300 متر ارتفاع دارد. بینالود دارای درههای سرسبز و پرآب و روستاهای آباد و پر محصول میباشد.
دیزباد علیا و سفلی، درود، پیوهژن، خرو علیا و سفلی و حصار بوژان از روستاهای این منطقه است که دارای محصولات کشاورزی فراوان و جمعیت زیادی است. آلو، سیب و گردو از میوههای معروف این مناطق کوهستانی است.
آب و هوای نیشابور در مناطق کوهستانی آن سرد و در قسمت جلگهای، معتدل است. نیشابور در فاصله 768 کیلومتری تهران و در 36 درجه و 12 دقیقه عرض شمالی و 58 درجه و 48 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است.
نیشابور در فصلهای بهار و پاییز در معرض وزش بادهای موسمی و محلی میباشد که نواحی کشاورزی منطقه را تهدید میکند، رودخانه دایمی در نیشابور وجود ندارد و رودهای آن فصلی هستند.
مزارع بیشتر از طریق قناتها و چاههای عمیق و کاریزها آبیاری میشود محصولات مهم کشاورزی نیشابور، باقلا، غلات، پنبه، چغندرقند و حبوبات است. سبزیجات نیشابور معروف است.
بادمجان و گوجهفرنگی، هندوانه و خربزه از محصولات دیگر این منطقه است. فرآوردههای گیاهی دیگری چون کتیرا، زرشک و ترنجبین در نقاط مختلف نیشابور به عمل میآید. سوغات نیشابور ریواس و شربت ریواس است.
در آثارالبلاد و اخبارالعباد آمده است: «نیشابور از مدن خراسان، موصوفه به اصناف فضایل و فواکه و ثمرات … و همیشه قافلهها به آنجا نزول مینمایند، و در قدیم مجمع و معدن علما بود. عمرو بن لیث صفاری گفت که: مقاتله میکنم بر شهری که گیای آن ریباس است و خاک آن نفل است (و آن نوعی از ریاحین را گویند) و سنگ آن فیروزه است و این را از آن سبب گفت که به آنجا ریباسی است که مثل آن در هیچ کل زمین نیست (و ریباس گیاهی است که جدری و طاعون را نفع کند و عصاره آن نظر را تیز کند)
باغرود که از تفرجگاههای زیبای نیشابور است، در قسمت شرقی آن قرار دارد. شمال غربی نیشابور است، در قدیم فیروزهتراشان و معدنکاران در کنار هم در این مناطق به سر میبردند و به کاوش و جستجوی معدن و تراش فیروزه و تزیین آن مشغول بودند، بدین سبب این شهر از قدیم مورد توجه حکام و سلاطین برای به دست آوردن این سنگهای گرانبها بوده است. فیروزه دو نوع است، یک نوع از معدن استخراج میشود که به آن فیروزه سنگی میگویند، نوع دیگر که مرغوبتر است، فیروزه خاکی نام دارد و در مسیلها و رسوبات به دست میآید. قبلاً ایرانیان مسکو در تراش فیروزه مشهور بودهاند و بهتر از خود خراسانیها از عهده انجام این کار برمیآمدهاند. و تجار ایرانی در وین نقش فعال در فروش این گوهر گرانبها داشتهاند.
او در ادامه به کاشمر، تربت حیدریه، خاف، تربت جام، سرخس و قوچان اشاره می کند.
«دیزباد وطن ماست» از این نویسنده گرامی برای تهیه این مقاله تشکر می کند.
روستای دیزباد بالا در میان دو کوه مرتفع قجغر و لوکه قرار گرفته است. دوستان نظرات متفاوتی در مورد وجه تسمیه قجغر دارند. امروز متن جالبی در مورد قجغر پیدا کردم. لطفا پس از خواندن مقاله «قلعه منصور» و یادداشت « وجه تسمیه قجغر» در مورد متن ذیل که از کتاب «نقض» صفحه 753 اخذ شده نظر خود را برایم ارسال کنید.
تعلیقه ۳۳
امیر قشقر
اینکه مصنّف رحمه اللَّه علیه گفته: «و برى در عهد قشقر و امیر عبّاس که اصحاب بوحنیفه را به محفل پادشاه حاضر کردند به کرّات...» تا آخر، و نیز گفته (ص ۱۳۲ - ۱۳۳): «و امیر قجقر بفرمود تا بندارى هنار فروش که قصد بوالقاسم عبدویه کرده بود، از طاق باجکى - یا: تاجکى - در آویختند»؛ و نیز گفته (ص ۴۵۸): «و امیر اتابک قشقر و سنقر کفحل...» تا آخر؛
و ابن اسفندیار در قسم سومِ تاریخ طبرستان (ص ۳۵) گفته: «و در آن تاریخ، قلعه استوناوند، در دست ملاحده اسماعیلى بود و قلعه منصوره کوه به دامغان همچنین. اتّفاق را حشم ملاحده از منصوره کوه، به دامغان آمده بودند. قجغر بر ایشان تاختن برد و حرب افتاد، بسیارى از ملاحده بکشت و از آنجا به علاء الدّوله على پیوست و پیشکارىِ او بر دست گرفت که حقوق نعمت حسام الدّوله بر او بود و چند نوبت پناه به خدمت او کرده بود و در رکاب اصفهبد به اصفهان شد...».
و «قشقر» از اعلام بسیار معروف ترکى است. و یکى از اُمراى نامى سلطان جلال الدّین، موسوم به این نام بوده است، چنانکه در جلد دوم جهانگشاى جوینى به تصحیح علّامه قزوینى رحمه اللَّه علیه (ص ۱۷۲) آمده: «سلطان، قشقر را پیش خواند و یکتا نان و قدرى نمک به او داد و نزدیک قفجاقان فرستاد».
در هر صورت، معلوم شد که این شخص مذکور در نقض، معاصر امیر عبّاس والى رى و سلطان سنجر بوده است و در رى، ولایت و امارت داشته است. و این مقدار در اینجا کافى است، طالب تفصیل، خودش به مظانّ دیگر رجوع کند.
در متن دیگری در سایت عبدالعظیم آمده است:
11. ابو القاسم عبدویه
صاحب بعض مثالب النواصب درباره وى چنین نوشته:
در شهر رى رستم خادم و بلقسم عبدویه و بلقسم شواء و غیرهم که امیر قجقرشان به طاق باجکى برآویخت همه رافضیان شتّام بودند.(3)
و صاحب نقض در رد وى مىگوید:
اما ابوالقاسم عبدویه (رحمة اللّه علیه) اصولى مذهب و شیعى بود. پادشاه وقت او را به سبب فتنه و غوغاى برآویخت و چون او را معلوم شد که طالویه خاکروب و دگران از حنفى و شفعوى در حقّ وى خوابهاى نیک دیدند و معتمدان طوایف بر
1. نقض، ص 420.
2. نقض، ص 217.
3. نقض، ص 118.
(294)
ایمان او گواهى دادند پشیمان شد و رخصت داد که او را در مقابل تربت سید عبدالعظیم حسنى (رضى اللّه عنه) دفن کردند در داخل مشهد و امیر قجقر بفرمود تا بندارى هنار فروش که قصد بو القاسم عبدویه کرده بود از طاق باجکى درآویختند.(1)
در دیگر مصادر یادى از وى نیامده است.
امیر حسین نجار نژاد سرپرست «گروه کوهنوردان کاویان» بود که از مسیر گرینه قوچگل را فتح کردند. گزارش این فتح در ذیل می آید:
گزارش صعود به قله قوچگر از مسیر گرینه
گزارش برنامه از: امیر حسین نجار نژاد
در تاریخ 1390/10/2 ساعت 6:20 از مشهدهمراه با بسیت و یک نفر از همنوردان به سمت روستای گرینه واقع در 30 کیلومتری شهرستان نیشابور برای صعود به قله قوچ گر با ارتفاع 2900 متر حرکت کردیم.
برای دسترسی به روستای گرینه در جاده مشهد نیشابور جاده فرعی قدمگاه را پی می گیریم بعد از عبور از شهر کوچک قدمگاه به روستای باغشن رسیدیم و در آنجا آقای اکبری راهنمای برنامه که از کوهنوردان خوب شهرستان نیشابور هستند به ما ملحق شدند. در ساعت 8:10 به روستای گرینه وارد شدیم.
پس از معرفی ارکان تیم و انجام حرکات کششی و گرم کردن اولیه راه خود را به سمت باغ علی میر پیش گرفتیم.
در ساعت 9:15 برای صرف صبحانه به مدت 30 دقیقه توقف نمودیم.مسیر درون دره مسیری بدون برف بود که با شیب ملایمی ما را به سمت زیر یال قله هدایت میکرد. طی مسیر دو دو راهی وجود داشت که در هر دو مورد به سمت راست ادامه مسیر دادیم.
تقریبا در انتهای دره به یک خانه باغ کوچک روی تپه سمت راست مسیر می رسیم. مسیر صعود به قله از کنار این خانه باغ می گذرد. پس از عبور از این باغ کوچک ٰ پاکوب کم کم ما را بر روی یال پر شیبی سوار می کند.
این یال که در برخی نقاط پوشیده از برف و یخ نیز بود با شیب تندی ما را به خط الراس قوچگر می رساند.باد سردی از سمت منطقه دیزباد می وزید .هرچه به بالاتر می رفتیم وزش باد سرد سرعت بیشتری میگرفت و مقدار برف و یخ زدگی مسیر بیشتر می شد.
در ساعت 14:15 بعد ازعبور از همه سختی ها برفراز قله ایستاده بودیم. در سمت شمال قله فلسکه و در سمت غرب ارتفاعات سوقند دیده می شد که همگی پوشیده از برف بودند.
GPS ارتفاع 2890 متر را نشان می داد. بعد از 15 دقیقه استراحت و گرفتن عکس به سمت پایین حرکت کردیم. طبق هماهنگی قبلی مسیر برگشت از روستای دیزباد تعیین شده بود و مینی بوس در دیزباد منتظر ما بود. بنابراین پس از پایین آمدن از قله مسیر را به سمت چپ که به انتهای دره دیزباد منتهی می شد پی گرفتیم. حدود یک ساعت بعد در انتهای دره دیزباد بودیم و دره را به سمت روستا ادامه دادیم.ارتفاع انتهای دره(پای دامنه کوه) 1900 متر بود یعنی حدود1000 متر نسبت به قله ارتفاع کم کرده بودیم .
بعد از یک ساعت پیاده روی درون دره به محل استقرار مینی بوس رسیدیم. و پس از 30 دقیقه استراحت و صرف ناهار سوار مینی بوس شدیم و ساعت 19 به مشهد رسیدیم . (مسیر هوایی محاسبه شده توسط GPS حدود15 کیلومتر بود.
زمانبندی اجرا برنامه
مشهد تا روستای گرینه: یک ساعت و 40 دقیقه
روستای گرینه تا پای یال صعود(انتهای دره)با احتساب 30 دقیقه صرف صبحانه: 3 ساعت
پای یال منتهی به قله تا قله(مسیر صعود): 2 ساعت و 30 دقیقه
مسیر برگشت از قله تا روستای دیزباد : 2 ساعت