دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

دیزباد وطن ماست یازده ساله می شود!!!

اگر چه آرشیو دیزباد وطن ماست در بلاگ اسکای به سال 1388، باز می گردد اما امسال 11 سال از فعالیت تارنمای دیزباد در فضای اینترنت می گذرد. 11 سال پیش در 4 تیر 1381 برای اولین بار فعالیت خود را در فضای پرشین بلاگ دات کام شروع کردم.

اکنون تنها  کمتر از 3 هفته به 11 سالگی «دیزباد وطن ماست» مانده است. پیشاپیش این روز را به همه دوستانی که در آن زمان با تارنمای دیزباد همکاری کردند، تبریک گفته و امیدوارم که این حرکت همچنان ادامه پیدا کند.


میرشاهی دیزباد و پسرعموهای شمال و سیستان

اگر چه «دیزباد وطن ماست» صحت مطالب ذیل را تایید نمی کند. اما آن را به عنوان بخشی از واقعیت می پذیرد.

این مطلب در خصوص طایفه بزرگ «میرشاهی» نگاشته شده که احتمالا گوشه ای از آن به «میرشاهی» های دیزباد بر می گردد. در مورد این مطلب وبلاگ با عنوان «میرشاهی» راه اندازی و تنها همین مطلب را در خود جای داده است.

گفتنی است که هیچ کدام از اسامی ذیل برای میرشاهی های دیزباد آشنا نیست!!!


خلاصه ای از شجر نامه ی طایفه و قوم میر شاه و میرشاهی در ایران باستان(خراسان سیستان گلستان)


بزرگ قوم میرشاهی در زمان پادشاهی صفویان :عرب میرزنگویی بنی شعبان بود.


وی اصلیت عرب نیز داشت که در زمان پادشاهی صفویان به ایران آمد و در شهر ری ساکن شد و در همان جا در گذشت و پسرش که میر افتخار نام داشت جانشین وی  شد، میرافتخار هم پس از چند سال حکومت  و ریش سفیدی به صورت ناباورانه ای جان باخت  و بزرگی و ریش سفیدی طایفه به پسرش علی مردان رسید ، علی مردان دارای دو فرزند پسر بود که پسر بزرگش محمد حسن خان نام داشت و پسر کوچکش حسن خان که معروف به میر حسن خان بود.


پس از مرگ علی مردان ، دو پسر وی برای به دست آوردن حکومت و بزرگی با یکدیگر با مشکلاتی روبه رو شدند که در نهایت محمد حسن خان به سیستان کوچ کرد و میر حسن خان به شهر طبس واقع در استان خراسان کوچ کرد و در آنجا ساکن شد.


بدین ترتیب قوم میرشاهی در سراسر ایران پراکنده شد و یکی از بزرگترین طایفه ها در ایران بشمار می آید.


حاج محمد حسن خان ،پسر بزرگش میر سلطان محمود میرشاهی را بعنوان بزرگ طایفه معرفی کرد، جمعی دیگر نیز میرشاهی ،که ولیعهد بود را بر تخت نشاندند و از امرا و اعیان برایش بیعت گرفتند ، میر سلطان محمود داماد ملک بهمن یکم پادوسبانی شد.


میر سلطان محمود به همراه ملک بهمن در حال جمع آوری سپاه برای لشکر کشی به مازندران بودند که میر سلطان محمود در گذشت و میرشاهی بدین ترتیب بدون جنگ به حکومت رسید.


میر شاهی از ابتدا با آقا محمد روز افزون درگیر بود و سر انجام وی توانست طی چند نبرد با آقا محمد روز افزون، وی را شکست دهد.


اکنون قوم میرشاهی و میرشاه یکی از طوایفی است که از نظر اتحاد و همدلی و همبستگی در سیستان و بلوچستان به صورت قابل قبولی شناخته شده است، این قوم با شانزده هزار نفر جمعیت در سیستان به عنوان یکی از بزرگترین طایفه ها نیز به شمار می آید.


این قوم هم اکنون در سیستان دارای شش تیره میباشد و برای هر یک بزرگ و نماینده ای توسط شخصی به نام حاج میرخان میرشاهی تعیین شده است.


حاج میر خان میرشاهی در سن 28 سالگی از طرف کلیه قوم و طایفه میرشاهی به عنوان شکسته بند فامیل تعیین شد و در سن 47 سالگی به صورت شفاهی و کتبی طی مجلسی در سیستان و بلوچستان به عنوان بزرگ و معتمد قوم میرشاه ومیرشاهی در سراسر ایران طی بیانیه ای به دولت و ملت معرفی شد و اکنون در زاهدان سکونت دارد.


در استان گلستان و مازندران طی مجلسی با حضور خود شخص حاج میرخان میرشاهی و کلیه قوم و طایفه ساکن در این شهرها نماینده ای برای مردم انتخاب گردید که مستقیما با خود حاج میرخان میرشاهی برای حل کردن مشکلات فامیل در ارتباط باشد.بزرگی در قوم و طایفه میرشاه و میرشاهی از قدیم نسل به نسل در گردش بوده و از پدران به پسران واگذارمی شده است.


اکنون چند مورد ازگردش بزرگان طایفه از گذشته تا حال را برایتان نام میبریم:


از میرزا علی بیک خان میرشاهی به پسرش :    میرقیاض میرشاهی


از میر قیاض به پسرش :                      میرشاه میرشاهی


از میرشاه به پسرش :                        ذوالفقار میرشاهی


از ذوالفقار به پسرش :                       شاهباز میرشاهی


از شاهباز به پسرش :                        ذوالفقار میرشاهی


از ذوالفقار به پسرش :                       میرشاه میرشاهی


و هم اکنون از میرشاه به پسرش : (حاج میرخان میرشاهی)

میرنامک شاعر نام آشنای دیزبادی

میرنامک یکی از شاعران معروف معاصر دیزبادی است که کتاب های شعرش برای غالب دیزبادی ها آشنا است. گلواژه های جوانی و گلبناک عشق مشهورترین آثار این نویسنده دیزبادی هستند. او در حال تهیه دایره المعارفی از مردم شناسی دیزباد است که ان شا الله به زودی منتشر می شود.

«دیزباد وطن ماست» پیشتر مطلب در معرفی کتاب گلواژه های جوانی منتشر کرده بود و اینک قصد داریم ضمن معرفی تارنمای شخصی میرنامک، شعر او در مورد دیزباد را در دیزباد وطن ماست قرار دهیم.

وی در این شعر به زیبایی به وصف دیزباد پرداخته است.


من از دیزباد و از خاکش بگویم / سخنهایم ز افلاکش بگویم


هر آنکس که ببیند روی دیزباد /  نخواهد خاطراتش رفت از یاد


به آب خوش گوارش از دل کوه  /  اگر خوردی نماند در دل اندوه


ز آب نو حصارش گر بنوشی  /  برای درک و دیدارش بکوشی


به هر جا بنگری کوه است و دره   /  صدای هی هی چوپان و بره


بگویم از گل و گلزار و بستان  /   هوایش معتدل همچون گلستان


به تابستان که گرما رو نماید  /  نسیمش قلب انسان می گشاید


بهارش همچو فصل نو عروسان   /    ز عطر گل همه جایش گل افشان


نسیم و عطر گلهای بهاری   /  معطر می کنندت افتخاری 


بیا تا از گل و بلبل بگوییم    /   چو سبزه در کنار گل بروییم  


من و صبح و نماز و باغ و بلبل   /   سکوت ظهر و جوی و سایه گل


زن و مرد و جوان و پیر ،صادق   /    همه با  اتحادند و موافق


همه بس پر تلاش و سخت کوشند   /    همه پر مهر و خوب و گر مجوشند


  همه مردم چه عامی و چه دکتر (منظور بنده!)   /    سبدها را کنند از میوه ها پر 


    درون دل دگر رنجش ندارند   /    ره اخلاص حق را رهسپارند 


چه شبهایی که من در نور مهتاب  /    برفتم من برای نوبت آب 


صدای شر شر آب از تراز است    /     درختان را به آب ، آخر نیاز است


اگر رنجی کشی حاصل چه خوب است   /    همیشه هر طلوعی را غروب است


طلوع ما فقط در باغ و صحرا است    /    نگر بر میوه هایش لعل دریاست


   بخور   آلو   بخارا  و   گلابی   /    ز گیلاس  و  ز  انگورش  شرابی 


   ز   آلبالو   و  گردو  و هلویش    /     ز سیب سرخ و انگور و کدویش


 به دل نامک سخن دارد فراوان   /    گهی از دل گهی از کوهساران

مستند در کوچه باغ ریزباد!!! و آب هویج!!!

چندی پیش گروهی از صدا و سیمای استان خراسان رضوی به روستای دیزباد آمده بودند تا مستندی در مورد این روستای عجیب که از قضا قرار بود توریستی شود، تهیه کنند.

این دوستان آمدند و البته کارشان بد نبود، اما چنگی هم به دل نمی زد. 

با این حال دیزبادی ها با ورود آنها به دیزباد بسیار خوشحال شدند و اینکه صدا و سیما این افتخار را نصیب آنها کرده که چند خبرنگار سرشناسش را به دیزباد بفرستند، برای دیزبادی ها غنیمتی بزرگ بود.

نتیجه این شد که یک روز ساعت 8 صبح بنده با سر و صدای فراوان از خواب بیدار شدم و دیدم جلوی تلویزیون 5 نفر ایستاده اند و در ضمن مرا صدا می زنند!!!

فروشنده مستند «در کوچه باغ دیزباد»  مانند نویسنده سایت «شبکه روستایی ایران» چشمانش نیاز مبرم به آب هویج دارد تا «دیزباد» را «ریزباد» نخواند!!! و همان طور دیکته نکند. این مستند هم اکنون در سایت «میهن سیما» برای فروش ارائه شده اما مطمئنم چون نام آن اشتباه است تا کنون هیچ دیزبادی نتوانسته آن را ببیند. فکر نمی کنم هیچ موتور جستجویی منظور فروشنده محترم را تشخیص دهد که منظورش دیزباد بوده و نه ریزباد!!!

دوستان می توانند با مراجعه به لینک «میهن سیما»، مستند «ریزباد بالا»!!! را تهیه کنند.

دیزباد - Dizbad