دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

مروری بر مکان های دیزباد

«دیزباد وطن ماست»-در این نوشتار مروری بر دیزباد و فرهنگ دیزباد و نگاه دیگران به دیزبادی ها از نگاه یکی از هموطنان دیزبادی داریم:

 از پشت حیط تا سر مزار

از سر مزار تا پی حصار

 از پی حصار تا چشمه کمبول 

از چشمه کمبول تا چنردو 

از چنردو تا موده

 از موده تا سر غرقاو 

کوچه بالا 

کوجه قنبری



این یک نمای کلی از شاهراهها، میلانها، کوی و برزنهای دیزباد وطن ماست و حال انکه برای این حقیر همه در یک قاب یعنی دیزباد و دیزبادی. بعضا عناوینی مثل ده پایین، موده و ده بالا شاید در اذهان موجبات تفکیک و جدایی رو رقم بزند در حالیکه از مرحوم پدرم بیاد دارم که میگفتند این عنوان ها صرفا سه منطقه جغرافیایی هستند و زمانیکه مجلسی برگزار می شده برای راحتی در انجام کار و لیست مدعووین اینگونه عنوان می شده که مثلا آقای محمد قاسم میرشاهی از پایین ده، آقای حیدر علی میرشاهی از موده و آقای کربلایی محمد اسماعیل کردی از بالاده .

حال باید بگویم که به همه ی شما دیزبادی های فرهنگ دوست، ادیب، خردمند و بزرگوارم افتخار می کنم.

چرا که بنده بیشتر از هفتصد روستای نیشابور را در راستای کارم رفتم هر جا می رفتم تا متوجه می شدند دیزبادی هستم بلا فاصله عنوان می شد ما معلمی از دیزباد داشتیم و از خصوصیات نیک شما یاد می کردند و حقیر قدم بلند بود و خیلی بلند تر می شدم.

20 نکته مهم برای کاشت درست نهال های میوه برای دیزبادی ها

«دیزباد وطن ماست»- در ضمن مباحثی که از دیزباد مطرح می شود می خواهیم نکاتی را در باب توسعه کشاورزی در دیزباد مطرح کنیم. این موارد البته در دوره های آموزشی که با موضوع کشاورزی در دیزباد برگزار می شود ذکر شده و اینجا صرفا جهت مستندسازی موارد را ذکر می کنیم. بنابراین برای کاشت صحیح نهال باید به نکات ذیل توجه کرد: 

  1.  ابتدا باید بدانید کدام رقم مناسب ترین نوع نهال برای منطقه شما است.
  2.  رقم انتخاب شده را از نظر سازگاری با شرایط آب و هوایی، نوع خاک، گل دهی، پرمحصولی و مقاوم بودن به آفات و بیماری ها مورد توجه قرار دهید.
  3.  نهال ها را از افراد و مکان های معتبر و شناخته شده تهیه کنید.
  4.  از ورود نهال های آلوده به آفت ها و بیماری ها به باغ جلوگیری کنید.
  5.  برای موفقیت بیشتر نهال های پیوندی یک یا دو ساله را انتخاب کنید.
  6.  توجه داشته باشید در زمان حمل و نقل ریشه های نهال نباید در معرض هوا قرار بگیرد.
  7.  نقشه باغ را ابتدا روی زمین پیاده کنید سپس محل کاشت دقیق انها را تعیین کرده وعلامت گذاری کنید.
  8.  درختان را به صورت مربع یا مستطیل و در اراضی شیب دار روی خطوط تراز بکارید.
  9.  حداقل فاصله کاشت درختان را حتما رعایت کنید.(طبق جدول زیر)

البته بسته به رقم، این فواصل متفاوت است:



  • بادام  5*5  متر
  • زرد آلو 5*5 متر
  • سیب  6*5 متر
  • گردو  10*10متر
  • هلو  5*4  متر
  • انگور 4*2.5 متر
  • پسته6*2 متر


  1.  بر اساس نوع درخت و جنس خاکچاله های به شعاع ۵۰ تا ۱۰۰ سانتی متر وگودی ۶۰ تا ۱۰۰ سانتی متر حفر کنید.
  2.  هنگام گود برداری خاک رویی را به عمق یک بیل در یک سمت و خاک زیرین را در سمت دیگر چاله بریزید.
  3.  قبل از کاشت نهال ها با یک هرس مناسب ریشه های شکسته زخمی و آسیب دیده را حذف کنید.
  4.  برای پیشگیری از آلوده شدن ریشه ها به بیماری ها باید ریشه های نهال را در محلول ضدعفونی به شرح زیر فرو کنید و بعد بکارید.
  5. سم بنومیل یا سموم قارچ کش مشابه (۳۰۰گرم) +خاک رس(۱۰کیلوگرم)+کود دامی(۱۰کیلوگرم)+آب(۱۰۰لیتر)
  6.  خاک رویی جدا شده چاله را با هم حجم خودش کود پوسیده مخلوط کرده و در ته چاله بریزید.
  7.  نهال ها به طور مستقیم به نحوی در چاله قرار دهید که محل پیوند حتما بالای سطح خاک قرار گیرد.
  8.  گودال را با خاک پر کنید و با فشار دادن خاک با پا فاصله هاو هوای اطراف ریشه ها را از بین ببرید.
  9.  نهال ها را باید بلافاصله آبیاری کنید و سر برداری از ارتفاع مناسب انجام شود.
  10.  نهال های تازه را باید حتما به یک قیم ببندید و از تکان خوردن و خم شدن آنها جلوگیری کنید.
  11.  بهتر است تنه درختان جوان را در چند سال اول برای حفاظت از تنه و جلوگیری از سوختن و پوست انداختن درخت رنگ سفید پلاستیکی بزنید.
  12.  برای جلوگیری از جویدن تنه به وسیله حیوانات جونده نوعی حفاظ با استفاده از مقوا و یا توری پلاستیکی برای تنه درخت درست کنید.

سنگ نوشته های دیزباد

«دیزباد وطن ماست»- یکی از ابعاد تمدنی دیزباد سنگ نوشته هایی است که عمده آن در قبرستان های دیزباد قرار گرفته است. هادی میرشاهی در نوشته ای در باب این سنگ نوشته ها می نویسد: 

ـ سنگ نوشته از قبرستان شاه پسندی بنام «فاطمه بنت اسد» که تاریخ فوت   (292) هجری ذکرشده است

ـ سنگ نوشته قبرستان قلعه کهنه بدست آمده بنام «علی ولد استاد میرزا» تاریخ فوت 311 هجری قمری میباشد.

ـ سنگ نوشته قبرستان جلو حوض خانه مربوط به پسر امامقلی خاکی بوده که حدود چهارقرن  قبل می زیسته است  (نزد علی ملک می باشد.) این آثار قدمت دیزباد را به قرون اول اسلام می رساند.

ـ در پی تختگاه (قلعهِ منصور) سنگی بدست آمده مربوط به زنی بنام شاه بانو بنت درویش متولّد 113 هجری قمری که نزد مهدی شیخ و سنگ دیگراز بنای حمام ده پایین که  105 هجری قمری را حکایت دارد.

 ـ سند دستنویس نزد ورثه عبدالحسین که یکی از خانه های قلعه پیش تختگاه مهریه زنی از آن فامیل بوده است.

این آثار قدمت دیزباد را به قرون اولیّه اسلام می رساند.

بالاخره آثار بجامانده از قبیلِ سنگ نوشته ها، برج و باروها، قلاع بدون سکنیِ مجاور (مثل قلعه حسن، قلعه مقابل ده معروف به قلعه منصور، قلعه نوحصار) همه و همه بیانگر این است که این منطقه در قرون گذشته، تاریخ ِپرفراز و نشیبی داشته و حدّاقل از 1050 هجری قمری دارای کتابت  و مستندات  تاریخی می باشد.


نگاهی گذرا به تاریخ دیزباد (قسمت دوم)

«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی در یک سلسه از مطالب که در تارنمای تلگرامی خود منتشر کرده است به تاریخ دیزباد می پردازد. وی می نویسد: در مورد اینکه مردم اولیّه از کجا به دیزباد مهاجرت کرده‌اند روایات تاریخی زیادی وجود دارد که دو روایت معتبرتر، نسل اندر نسل و سینه بسینه منتقل و به امروز رسیده است.

  • گروهی از متقدّمین معتقدند مردم اولیّه دیزباد از نواحی جاجرم و کوهسار از توابع شهرستان بجنورد به دیزباد کوچ کرده‌اند و امامقلی از نتیجهِ این مهاجرین است.
  • در مقطعی از تاریخ بدلیل رهایی از جور ستم حکّام، مردم آن زمان از شهر به اطراف پناه آورده‌اند که این مهاجرت صورت پذیرفته و مبداء حرکت از کدام شهر و دیار بوده چندان تفاوتی نداشته و تاریخ مستندی در این زمینه وجود ندارد.

مردم دیزباد در ادوار تاریخ مورد ظلم و ستم واقع شده‌اند در تمام مقاطع تاریخی کوشیده‌اند ایدئولوژی، جهان بینی ، اخلاق دین، فرهنگ و سنن خود را حفظ کنند.

قلعه حسن و منصور، برج و باروهای بجا مانده همه بوی استقامت و پایداری را می‌دهد و تنها عکس‌العمل مردم در مقابل این ناملایمات صبر و مقاومت، سخت‌کوشی، قناعت بوده است.

صاحب نظران از تشابهات اسمی و فامیلی، قیافه‌های ظاهری و بالاخره منش و الگوهای ِرفتاریِ مشترک معتقدند که ضمنِ منشاء ژنتیکی شاید ناشی از ایدئولوژی و جهان‌بینی مشترک نیز باشد.

خصلت و منش مردم دیزباد اکثراً دیرجوش و در ارتباطتشان از شک به سوی یقین می‌روند، در ارتباطات خانوادگی چرتکه و ماشین‌حساب ندارند و شاید این خصائص در دنیای امروز قابل قبول نباشد ولی واقعیّت دارد.

از دیرباز دیوارهای بلند طبقاتی در دیزباد فرو ریخته است هر کس ارباب و رعیّت خود می‌باشد،  مهاجرین متأّخر ممکن است بصورت کارگری در ابتدای ورودشان زندگی را از صفر شروع کردند ولی دیری ‌نپائید که در جرگه شهروندان درجه یک قرار گرفتند. این جملات از هادی میرشاهی حاوی عمیق ترین شناخت ها از مردم دیزباد در طول تاریخ معاصر آن است. در روزهای آینده پست های بیشتری از این نوشتار برای دیزبادی ها و مردمشناسان غیر دیزبادی منتشر خواهم کرد.


سنت های نوروز در روستای دیزباد نیشابور

«دیزباد وطن ماست»- چندساعت مانده به حلولِ سالِ نو، مردم در عبادتگاه ها جمع می شدند. اکثرأ  ملبّس به لباس نو حتی بصورتِ نَه نَه دوزی بود. خُدّام حاضرین را  با چای و نقل و نانِ کاکِ محلّی  پذیرایی می کردند. ( نان کاک را بدین ترتیب می ساختند که آرد و شیر و زرچوبه را بصورت خمیر در می آوردند و مثل نان معمولی درتنور می پختند.)

 دعای اوّل سال خوانده می شد و همه منتظرصدای ساعت پاندول دار ِرادیو بودند  تا سال جدید را خبر دهد. همه برای تحویل سال جدید لحظه شماری می کردند پس ازتحویل، تبریکات عید آغاز می گردید. 



عیدگردی 

مردم  پس از  تحویل سال به خانه های بزرگان فامیل می رفتند(پدر بزرگ ها، مادربزگ ها) عیدی که به جوانان می دادند به صورت نقدی و یا بیشتر گردو بود. جوانان برای  گرد و بازی به پشتِ بام می رفتند  و بزرگترها بیشتربه دید و بازدید حضوری و گفتگو های مشترک درداخلِ منزل مشغول می شدند.

  شام ِشب اوّل عید درخانواده های فقیر و غنی غذا پُلُو بود. "زنی با فخر و مباهات میگفته: ای دَ دَ شب عیدهم پُلُوُو، شب چِله هم پُلُو  اَدم پرچیه مرَ

 چِلّه بمعنی شب یلدا-   پرچیه به معنی دلزدگی از اِفراطِ مصرفِ غذایی خاص- مرَه به معنیِ ِ می شود" 

غذاهای معمول عید دیدنیِ های قدیم عبارت بود از شیرِ برنج، حلوایِ شیره  توت یا انگور، آبگوشت و نیمرو .....

سبزی سرسفره   مَلِر، پونهِ کنارِجوی ها و رودخانه  و ماست و شیره و سمنو مکمّل سفره های آنروزها بود.  

سفره هفت سین مثل امروز، درآنروزها متداول نبود.

صبح اول عیددرسالهای قبل برای همه بویژه برای بچّه ها و نوجوانان با شور و شعف زائد الوصفی همراه بود،

پوشیدن لباس نو درخانواده بخصوص جوانان و کودکان جلا و سرزندگی دیگری را به همرا داشت.

کم کم دید و بازدیدهایی که در تمام ده صورت می گرفت به صورت فامیلی  مرسوم گردید و جنبه ترتیبی  به خودش گرفت به طوریکه  صبحانه و نهاردرمنزل یک نفر

و شام درمنزل نفر بعدی صورت می گرفت  و کم کم پذیرایی از این غذاهای سنّتی فراتر رفت و به پُلُو و آبگوشت و غذاهای مفصّل ترمنجرشد. البته این روند حرکتی ناشی از رفاه نسبی مردم هم بودکه می توانستند درسفره شان غذا ی بهتری را سرو کنند.

عیدی بری

درعیدنوروز رسم براین بود که ازطرف خانواده پسر یک جفت کفش، جوراب، یک قواره پارچه و یا پول نقد و طلاجاتی به خانواده عروسشان عیدی می دادند .

سیزده بدر 

آخرین روزِ عید دیدنی و روزِ سرزدن به طبیعت بود. دراین روز دیگر از لَم دادن و زیر کرسی نشینی خبری نیست همه خانواده ها در باغاتِ ِخودسور و ساتی به پا می کردند. در این  طبیعت گردی، تغذیه اغلب با کوکوی سبزی و تخم مرغ در بیرون ازمنزل پذیرایی می شدند .

البته باور بعضی براین است که کلمه سیزده بد یمن  بوده و مردم برای سپری کردن این روز به بیرون ازخانه رفته و در صحرا آنرا سپری می کنند. بازیهای مطرح در این روز عبارت بودند:

1-  گوی ملّه، که درزمین تقریبأ هموار و قسمتی شیبداری برگزار می شد.

2-  دستمال بازی  درسطح همواری از زمین صورت می گیرد.

3-  اَستا زنجیر باف.

4-  بیرد او  بیرد.

5-  تاب و باد انداختن که توسّط خانم ها صورت می گرفت، به این ترتیب که ریسمان بلندی را درتنه ای از گرد و حلقه واردرست کرده و خانم ها به اصطلاح محّلی باد می خوردند .در هر رفت و آمد پاندولی، فردی با ترکه چوبی که  در دست داشت به پای طرفی که باد می خورد می زند تا باد را باسمِ نامزدش و یا شوهرش بخورد. 

هِی باد بنوم محمّد (نام نامزد یا شوهرش محمّد می باشد) شکَر به کُم محمّد .