دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

مصاحبه با مهندس محمود کردی؛ از دیزآباد تا دیزباد (بخش دوم)

«دیزباد وطن ماست»- در بخش دوم از گفتگو با رئیس اسبق شورای اسلامی دیزباد در مورد موضوعات دیگری دیالوگ صورت گرفت که با هم ادامه این دیالوگ را می خوانیم.

6. در دیزباد یکی از مسائل مهم مشارکت مدنی مردم است. امروز چند درصد مردم ساکن دیزباد در مسائل دیزباد مشارکت مدنی دارند؟ اگر گروهی مشارکت ندارند فکر می کنید دلیلش چیست؟

به نظر می رسد اکثریت دیزبادی ها در مسائل دیزباد مشارکت مدنی دارند و آن تعدادی که ندارند هنوز ذهنیت ها و نگرش های گذشته را بر دوش می کشند و غالبا بی تفاوتی در برخی دیده می شود.

 7. ما در دیزباد اولین کارخانه برق را راه اندازی کردیم. امروز شرایط برق دیزباد به چه نحو است، آیا می توانیم بستری برای توسعه صنایع غیر آلاینده برق در دیزباد داشته باشیم؟

تا کنون در این مورد برنامه ای نداشته ایم. 


8. از نظر ارتباطات الکترونیکی 8 سال پیش به هیچ شبکه ای متصل نبودیم، امروز وضعیت ما چگونه است؟ آیا این شرایط می تواند توسعه یابند؟

اولین برنامه اجرائی شورا در  سال شروع بکار( ۹۲ )راه اندازی مدرسه به از ۸ سال تعطیلی بود دومین فعالیت راه اندازی اینترنت 2g بود که دیزباد جزء نخستین روستاهای نیشابور بود و از سال ۹۹ دنبال اینترنت ۴g هستیم که انشاالله قبل از پایان خدمت این شورا راه اندازی خواهد شد ،( بنا بر قول وزارت متبوع )

9. در بخش روابط عمومی، تقریبا شورای پیشین هیچ روابط عمومی نداشت. امروز ما در این بخش الحمد لله وضعیت خوبی داریم. چند نیرو در بخش روابط عمومی با شما همکاری می کنند و الان تکیه شما بر چه افرادی است و چه کسانی در این مدت برای تصدی آینده این مسئولیت پرورش داده شدند؟

ما اولین روابط عمومی شوراهای روستائی را داشتیم که خوشبختانه فعالیت و موفقیت آن منحصر به فرد بوده و شایسته تحسین و تقدیر است ، روابط عمومی در اکثریت فعالیت های خود پیشگام استان و شاید کشو ر بوده است ، که صحبت در این مورد خود  مفصل  و طولانی است. تا آنجاکه من اطلاع دارم حدود ۱۵ نفر با روابط عمومی با مدیریت حسین خافی همکاری دارند. البته اگر شورای جدید بخواهد آنها فعالیت و همکاری خود را ادامه خواهند داد.

 10. یکی از ایده های خوب شما بهره گیری از خرد جمعی تحت عنوان شورای مشورتی است. بنده خود شاهد و پیگیری کننده این موضوع بوده ام که تیم شما به غالب پیشنهادات مردمی در توسعه دیزباد بها داده اید. چه کسانی به شما ایده داده اند و چه بسترهایی برای دریافت این ایده ها داشته اید؟

من بخشی از دوران خدمتم را به عنوان ریاست اداره ارزشیابی سازمان جهاد کشاورزی خراسان گذرانیده ام ودر آنجا حدود 8۰ کارشناس خبره از اقصا نقاط استان با من همکاری داشته اند که در این زمینه ما برترین کشور بودیم تا آنجاکه از وزیر کشاورزی و حتی رئیس قوه قضاییه تقدیر نامه گرفتیم، ایده شورای مشورتی را از آنجا گرفتیم.

 11. در دیزباد شیعیان اثنی عشری و اسماعیلی در کنار هم زندگی می کنند. در دوران طلایی خدمت شما این دو گروه هیچ حاشیه ای نداشتند و بسیار نزدیکتر شدند. در این راستا چه برنامه ای داشتید و چگونه به آن دست یافتید؟

یکی از برنامه هائی که برایش اهمیت فوق العاده قائل بودیم همین موضوع است. در این راستا مراسم سنتی جمعه قبل از عید درگذشتگان را از دو نقطه به یک جا منقل کردیم، همه ساله جشن سمنوپزان را در ده پایین و با کمک و همکاری هردو ده برگزار کردیم، پروژه های عمرانی را به صورت متعادل در دو اجرا کردیم. جشن درخت کاری بوستان را با همکاری دو ده انجام دادیم، نظافت همگانی روستا را مشترکا انجام دادیم، جشن های متنوع با شرکت همگان اجرا کردیم، مسابقات فوتبال جام نوحصار را با حضور هر دو برگزار کردیم و بسیاری دیگر از اقدامات صورت گرفت که باعث شد اتحاد و یگانگی دیزباد دو چندان شود. 

مصاحبه با مهندس محمود کردی؛ از دیزآباد تا دیزباد

«دیزباد وطن ماست»-  بعد از مدتها به ملاقات مهندس محمود کردی، رئیس دو دوره شورای اسلامی دیزباد رفتیم. 8 سال پیش در سال 92 وی و تیمش شورای دیزباد را با وضعیتی بسیار از اعضای شورای پیشین تحویل گرفت و در عرض 8 سال از دیزباد یک روستای مرفه ساخت. می خواهیم در چند جلسه مصاحبه مفصلی را با ایشان ترتیب دهیم و ضمن بهره گیری از دانش ضمنی ایشان برای مدیریت دانش مهمترین رکن جامعه مدنی دیزباد، از زبان وی شرایط دیزباد در گذشته و امروز را بشنویم. این مصاحبه در قالب چند یادداشت تقدیم حضور دیزبادی ها می شود. 

1. آقای مهندس دوست دارم در ابتدا خودتان را معرفی کنید. چراکه برخی خبرنگاران شما را به اشتباه دهیار دیزباد معرفی کرده اند. اینکه چه سوابق اجرایی و تحصیلی دارید؟

محمود کردی هستم ، کارشناس ارشد باز نشسته وزارت جهادکشاورزی با حداقل ۲۵ سال سابقه مدیریت در چند استان و شهرستان کشور.


2. کمی در مورد دیزباد بگویید، اینکه دیزباد در نیم قرن اخیر یا در مدت تجربه زیسته حضرتعالی، چه مسیری را پیموده و امروز در کجا قرار دارد؟

مسیر توسعه دیزباد طی نیم قرن گذشته بویژه به لحاظ فرهنگی بسیار کند و حتی در برخی موارد واپسگرایی داشتیم و این مهمترین دلیل پذیرش مسئولیت دیزباد توسط شورای وقت بوده است.

لذا ما در طول ۸ سال گذشته بیشترین فعالیت و انرژی را صرف برنامه های فرهنگی در تمامی ابعاد نموده ایم و بنابر گزارش دفتر شوراهای استانداری خراسان ما پیشگام استان و شاید کشور بوده ایم و پرچم علم و فرهنگ دیزباد را بار دیگر به اهتزاز درآوردیم. 



3. در مورد مردم دیزباد بفرمایید، آیا به عنوان یک مسئول از آنها راضی هستید؟ با توجه به تجربه شما مردم دیزباد چگونه مردمی هستند و آیا در این مدت با شما همکاری و همراهی و همدلی داشته اند؟

شغل و حرفه من ایجاب می کرده که با روستاهای بسیاری در کشور آشنائی پیدا کنم و در مقام مقایسه اکثر دیزبادی ها انسان هایی فهیم هستند و در طول این مدت هم راه و همکار ما بوده اند، البته آدم های نادان نیز در همه جا هستند که همیشه به عنوان ترمز عمل می کنند و از سرعت توسعه می کاهند، البته شاید این به دلیل مشکلات همه جاگیری است که همگان به خوبی از آن اطلاع دارند.


4. روابط دیزباد در زمان تحویل این مسئولیت تاجاییکه بنده استحضار دارم با روستاهای اطراف نزدیک به صفر بوده، مگر در فروش مراتع که...، امروز رابطه ما با کجا برقرار شده است؟

تا سال ۹۲ رابطه دیزباد با روستاهای مجاور در حد مراسم مذهبی بود و امروز این خواسته ها به آنجا رسیده که آنها در بسیاری از موارد خود را دنباله رو دیزباد می دانند، البته این شرایط برای اغلب روستاهای شهرستان صادق است به نحوی که آنها در بسیاری موارد با ما تماس گرفته و یا به دیزباد عزیمت نموده و خواستار همکاری ما شده اند حتی ما از سایر استان ها مثلاً زنجان و.... بازدید کننده داشته ایم.


5. در مدت 8 سال تلاش شما با کدام سازمان ها و ارگان ها در ارتباط قرار گرفتیم و اگر می شود تعداد شماره تلفن های این سازمان ها که امروز با آنها در ارتباط هستیم را عنوان بفرمایید؟

ارتباط ما با تمامی مسئولین و اداراتی که ما به نحوی به آنها نیاز داشتیم در حد عالی بوده است و بسیاری از آنها از. ما به عنوان مشاور در امور اجرائی استفاده می نمودند به عنوان مثال دفتر امور روستاهای استانداری، فرمانداری نیشابور، بخشداری، سازمان جهاد کشاورزی استان، اداره کل منابع طبیعی، اداره کل محیط زیست، اداره کل گردشگری, ادارات راه , برق، آب ، آموزش و پرورش، گاز ، مخابرات، نیروی انتظامی، نمایندگان نیشابور، اداره ورزش، صدا و سیما، روزنامه ها و ...


ادامه مصاحبه در روزهای آتی منتشر خواهد شد...


ضرب المثل های دیزبادی از نگاه هادی میرشاهی (4)

«دیزباد وطن ماست»- در آخرین نوشتار هادی میرشاهی به ادامه ضرب المثل های دیزبادی می پردازد که بحق کار زیبایی است و امیدواریم که از خواندن آن لذت ببرید.

- مورغِ هَمسَیَه غازَ.

/فکر می‌کنیم که زندگی همسایه‌مان خیلی مرفه‌تر، تغذیه بهتر و دارای پس‌انداز بیشتری هستند.

/ این قضاوت ممکن است سطحی باشد.

- هر چیز کی خاراَیه  روزی بکاراَیه.

/ این خصلت در مردم دیزباد خیلی رایج است که هر چیزی را برای روز مبادا نگهداری می‌کنند.

- زِراندازش زُمیه (zomia) ورواندازش آسُمو (asomo)/تصویر آدمِ فقیر و نا دار رانشان می‌دهد.

- کار را کی کیرد اوکی تُمُم کیرد.


- دست درکَسَه وموش د پِشَنی. (موش = مُشت، کَسَه =کاسه پِشَنی = پیشانی)

/آدم‌های نمک نشناس را گویند که در تاریخ فرهنگ دیزباد نمک را خوردند و نمکدان را شکستند.

/جواب نیکی را بابدی پاسخ گفتن، فردی با نان‌ونمک کسی بجایی رسیده و پس از سیری شخصیّت کینه‌توزانه خود را آشکار می‌سازد.

- مورچگان را چو بود اتّفاق شیرژیان را بدرانند پوست (سعدی) / تصویری از اتحاد و تعاون را گویند.

- آدم دست پاچه دو بار به دست‌شویی می‌رود، دو بار ادرار می‌کند /یکسانی که کار را عجولانه‌ای انجام می‌دهند اطلاق می‌شود که یک دوباره‌کاری را درپی دارد.

- کَوشِ کُنَه(cavsh cona) در بیَوُ(biavo) هَم نِعمَتیَه.

/ حداقل با داشتن این کفش دربیابان،درمیان خار و خاشاک پای برَهنَه نیستی.

- هرکِه مَشورَت کیرد، در اندیشه و عقل دگرا شریک رُفتَ.

/ جلسات مشاوره‌ای را گویند که ما را باهداف نزدیک‌تر می‌کند 

- در ناامیدی بسی امید است        پایان شب سیه سفید است

مردم دیزباد از فقر و خفقان به لطف خدا به همه جا رسیدند.

- آورَ دهَوَن کُفتَن میثلِ برف رَ انبار کیردن واَهن رَسَرد کُفتَنَ / کار بی ثمر

- اسب را متنی بزُر سرآو ببری امّا نِم تَنی اورَ مجبور کنی آوبُخرَ  

/با فشار نمی‌توان فرهنگ جامعه‌ای را تغییر داد مگر با آموزش و صبر و بردباری. 

-کارهربوز نِیَه خرمَن کُفتَن    گاو نرمَیَ و مرد کُهَن.

/صحبت از نیروی کارآمَد و متخصص است.

- رطب خُرده مَنعِ رطَب کَی کنَه .

/ قبلِ نصیحت‌کردن به افراد، از خودت شروع کن.

 - با یگ کاردونُشُ = هم فالَ هَم تُمَ شا = بیک کریشمَه دوکار.

- درخت تو گر بار دانش بگیرد بزیر آوری چرخ نیلوفری را ناصرخسرو) مثل این بیت ازفردوسی .

- توانا بود کرد نابود      زدانش دلِ پیر برنا بود.

- همِشَه دَر رویِ یگ پَشنَه نِمچرخَه!

- دِ ر رسیَن بهتر از هرگز نَرسیَن.

در رانندگی سرعت نگیر و مقررات را رعایت کن.

- اَفتاو بزردی افتاد تنبل به جَلدی (سرعت در کار) افتاد./ مثلأ جمع‌آوری محصول در باغ، تا مشاهد می‌کنی نزدیک غروب است و کم‌کم تاریکی فرامی‌رسد سرعت عمل را زیاد می‌کنی که به شب نیفتی و تنبلیِ طی روز را بایستی جبران نمود.

- جلو ضرررَ ازهرکُجابگیری نَفعَ! 

- آش کَشکِ خَلَتَه(khalata)، بُخُری پاتَه نِخُری پاتهَ .

- اَدَم عاشق کُرُوکَرَ (cor o cra).

/ لیلی از چشم مجنون زیباترین دختر جهان است.

- همه رَ برق مگیرَ مُرَ چراغ‌موشی.

- هرکِ خرمَن خادشَ چَرشاخ مزنَ. 

- باگورگ دونبه مُخری وبا چُپُّ(choppo) مگریی (mgrii)= شریک دوز و رفیق قَفیلَه (ghafila) (کاروان).

 /در جامعه امروز کم‌وبیش هنوز هم وجود دارند که هم با ما هستند هم بادشمنان ما.

- مگس دچای اَدم وسواس مُفتَ .

-  دِرُ  زود دَر امّا سُختُ (sokhto soz) وسُز نِدره.

- در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.

- بِ مَیَه فتیرَ./ اشاره به امکانات مالی می‌باشد.

- از چاله بچاه افتیَن!

/ می‌روی کار را بهترکنی بدتر می‌شود.

- نوک قلم از تیغ شمشیر برنده تراست.

- یک سال بخوار نون تره، صدسال بخوار گوشت برّه.

 / اشاره به پس‌اندازکردن است.

- سرِ جوال رَوِل کیرده ای و ته جوال را بچُسبیَی(bchos biaii). (چسبیده‌ای)

- کَل اگر طبیب بیی سرِخود دوا مکیردی = توکه لالایی بلَدی چرا خوابت نمُبرَ .

- خَلَم اگر ریش مُداش خَلوم (khalum) بو. خَلو(دایی) 

- هرچه پول بدی آش مُخری ./ به نسبت امکانات مالی‌ات بهره‌مند می‌شوی.

- کُفگیر به اَفتَوه (aftava) مگَه: ای دوسلَخَه(slakha) = دِگ به دِگ  مگَ رود سیایه! 

/ کورِ خادو بینای مردوم

- از کاه کوه ساختن = یک کلاغ و چهل کلاغ کردن!  

- آوِدَرخَنَه کُرّویَه(corruia) ، دختر هَمسَیه خیلُّکَ (khillok)

/می‌روی با غریبه‌ای ازدواج می‌کنی که مثل هندوانه سربست بعضی اوقات از داخل پوسیده یا کال درمیاد.

- از کف دستِ برهنه مویی کنده نِمرَ .

- آهسته برو آهسته بیا که گربه شاخت نِزنَ.

 / با ارتباط بیشتر و محشور شدن با اطرافیان ممکن است موجب دردسر شود بهمین علّت با چند جمله کوتاه (توخُبی، مُ خُبُم) خداحافظی می‌کنی

- تمام راه هابه رُم ختم می‌شود.

  ادامه مطلب ...