«دیزباد وطن ماست»- بیست و دوم دی ماه ۱۳۱۸ برای اهالی دیزباد روز بزرگی است، روز برآمدن خورشید خرد و تابش آن بر مردمانی جویای علم و فرهنگ.
به گزارش دیزباد وطن ماست، ۸۲ سال پیش در چنین روزی، با خرد ورزی بزرگانی از روستا، سند پر افتخار تعلیم و تربیت تنظیم گردید و باعث شد اولین دبستان غیر انتفاعی روستایی ایران تشکیل شود. دیزبادیها ثروتمند نبودند اما در شرایطی که ایجاد مدرسه دولتی برایشان فراهم نشد. با وجود تمام محدودیت ها و محرومیت ها، آستین همت بالا زدند تا برای دانش اندوزی فرزندانشان قدم بردارند. گام بلندی که آثار ملموس و ناملموس آن ، در رشد و تعالی همه جانبه زندگی اهالی، تا به امروز، به روشنی نمایان است.
از سال گذشته، با پیشنهاد روابط عمومی و تصویب شورای اسلامی دیزباد، روز بیست و دوم دی ماه هر سال به نام"روز طلیعه خردورزی"مزین گشته و همه ساله گرامی داشته خواهد شد.
ویژه برنامه طلیعه خرد ورزی ساعت ۲۲ امشب از درگاه تلگرامی پایگاه اطلاع رسانی دیزباد پخش خواهد شد.
بیست و دوم دی ماه ۱۴۰۰" روز طلیعه خرد ورزی " و هشتاد و دومین سال تولد مدرسه پر افتخار دیزباد فرخنده باد.
«دیزباد وطن ماست»- خبرگزاری ایبنا اخیرا طی مطلبی با عنوان «دیزباد؛ روستایی بدون بیسواد/ اهالی دغدغه محیط زیست دارند» به روستای دیزباد پرداخته است. با هم این گزارش خواندنی را می خوانیم.
مردم روستای دیزباد بالا در استان خراسان رضوی از سال 1312 هجری شمسی با ایجاد مدرسه توانستند ضمن ریشهکنی بیسوادی در این روستا، غنای فرهنگی خاصی به تصمیمگیریهایشان نسبت به محیط زیست و منابع طبیعی در این منطقه داشته باشند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در خراسان رضوی، روستای دیزباد بالا از توابع بخش مرکزی شهرستان زبرخان در 85 کیلومتری شهر مشهد بر روی دامنههای جنوبی رشته کوه بینالود و به صورت پلکانی و در امتداد شرقی- غربی استقرار یافته است. معماری روستا به صورت پلکانی و مشابه روستای ماسوله در استان گیلان است. وجود چشمهساران، قنوات متعدد، باغهای سرسبز و خرم و آب و هوایی خنک و دلپذیر باعث شده تا به عنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری نیشابور در شرق، در فصول مختلف، میزبان جمع کثیری از طبیعتگردان باشد. اما شهرت این روستا صرفا به واسطه طبیعت زیبا و مناظر بکر آن نیست؛ بلکه به سبب این است که 88 سال پیش و از سال 1312 هجری شمسی این روستا مدرسه داشته و حالا سالهاست که به عنوان روستای بیسواد کشور مطرح شده است و تنها روستایی است که صددرصد مردمش با سوادند.
مهندس محمود کُردی که بازنشسته وزارت جهاد کشاورزی است و 8 سال گذشته را در کسوت رئیس شورای اسلامی روستای دیزباد بالا در خدمت به هم دیارانش سپری کرده، در گفتگو با خبرنگار ایبنا میگوید: پس از آنکه تلاش اهالی برای متقاعدکردن آموزش و پرورش وقت، جهت ایجاد مدرسه دولتی در دیزباد به نتیجه نرسید، مردم آستین همت بالا زدند و علیرغم وجود مشکلات مالی، کمبودها و عدم دسترسی به امکانات، اقدام به ساخت مدرسه میکنند و در تاریخ 22 دی ماه سال 1318 با به کار گرفتن یک معلم به صورت مقیم، متعهد میشوند که مخارج مدرسه، توسعه ساختمان و حقوق معلم را خودشان پرداخت کنند و این گونه میشود که اولین دبستان غیرانتفاعی روستایی ایران در دیزباد بالا تاسیس میگردد.
وی با اشاره به نامگذاری این روز تاریخی در تقویم روستا اضافه میکند: ما در شورای مشورتی روستا این روز را به نام روز محلی «طلیعه خردورزی» نامگذاری کردهایم تا یاد و خاطره نیک اندیشی نیاکان این دیار برای همیشه در یاد زمان باقی بماند.
رئیس شورای اسلامی و موسس شورای مشورتی روستای دیزباد بالا در خصوص اولین مدرسه تاریخی روستای دیزباد میگوید: این مدرسه چند سال پس از تاسیس به دولت واگذار شد و ساختمان مدرسه، کادر اداری، تعداد معلمان و دانشآموزان به تدریج افزایش یافت تا آنجا که مقطع دبیرستان نیز در آن دائر گردید و روستاهای مجاور نیز کودکان خود را برای تحصیل به دیزباد میفرستادند تا آنکه تعداد دانشآموزان این مدرسه در روزهای اوج خود در سال 1354 به بیش از 500 نفر رسید.
سوادآموزی؛ صبحها، کودکان، شبها، والدین
کٌردی همچنین بیان کرد: در زمان تاسیس مدرسه دیزباد، تعداد بزرگسالان دیزبادی بیبهره از نعمت سواد کم نبود و یکی از افتخارات این مدرسه آن است که صبحها به کودکان و شبها به والدینشان سواد میآموختند تا آنکه در سال 1350 بیسوادی در دیزباد ریشه کن شد و روزنامه کیهان در 24 مرداد 1351 خبری با این تیتر منتشر کرد: «دیزباد: اولین روستای بدون بیسواد ایران».
وی با بیان اینکه علاقه به تحصیل هماکنون هم در دل مردم این دیار نهفته است، بیان میکند: بسیاری از دانش آموزان مدرسه دیزباد پس از طی مراحل تحصیل به آموزگاری روی آوردند و در مدرسه دیزباد به تعلیم دانش آموزان پرداختند، علاقه به تحصیل امروز هم در این روستا ادامه دارد؛ چنانکه 250 معلم بازنشسته در دیزباد بالا وجود دارند و این روستا دانشآموختگان بسیاری دردانشگاههای معتبرجهانی دارد که چراغ علم را در این سرزمین همواره روشن نگاه داشتهاند.
رئیس شورای مشورتی روستای دیزباد بالا با اشاره به المان روستای دیزباد میگوید: اگرچه امروز از ساختمان آن مدرسه پرافتخار فقط قطعه زمینی به یادگار مانده است؛ اما در یادمان خردورزی نیک اندیشان این دیار، نمادی در مقابل روستا بنا کردیم که پایه آن نشان ژن وراثت، برج کبوتر به نشانهی علاقه دیزبادیها به محیط زیست و در رأس آن برشی از قلم، در احترام به مقام علم و دانش است تا به هر بیننده ای این پیام را برساند که علاقه به دانش اندوزی و احترام به محیط زیست در نهاد هر دیزبادی است.
استفاده از خرد جمعی در تصمیمات روستا
علیرضا میرشاهی عضو شورای مشورتی روستا (رئیس فعلی شورای اسلامی دیزباد)، یکی از دانشآموختگان مدرسه دیزباد و حالا استاد بازنشسته دانشگاه هم در گفتگو با خبرنگار ایبنا میگوید: اگرچه مشورت کردن در تصمیماتی که به زندگی اهالی مربوط میشود، از گذشته در دیزباد رایج بوده؛ اما شورای مشورتی روستا با تشکیل شورای مشورتی از سال 1392 و دعوت از بزرگان هر فامیلی، استفاده از خرد جمعی در تصمیم گیری را رسمیت بخشیده است.
وی افزود: از آنجا که شورای روستا یک پارلمان کوچک محلی است که قوانین آن پس از انطباق با قوانین کشوری برای همه افراد لازم الاجرا است، لذا استفاده از اندیشه معتمدین روستا و دریافت نظرات ایشان، وفاق و همدلی و پایبندی به قانون را در میان اهالی با استقبال و رونق بیشتری توام میکند و مشارکت مردمی -که یک اصل مهم در توسعه است- را افزایش میدهد.
فعالیتهای زیست محیطی نشان از فرهنگ مردم روستاست
حسین خافی مدیر روابط عمومی شورای اسلامی روستای دیزباد بالا هم در گفتگو با خبرنگار ایبنا میگوید: رزق و روزی مردم روستا به آب و خاک و منابع طبیعی و محیط زیست وابسته است و تداوم حیات و معیشت در گروی صیانت از این موهبتهای خداوندی است.
وی افزود: دیزبادیها با استفاده از دانش بومی و تجارب پیشینیان و تداوم راه گذشتگان در کسب علم، به خوبی دریافته اند که حفظ آب در گروی حفظ و تقویت پوشش گیاهی منطقه است؛ پس طی 40 سال گذشته تعداد گله های خود را از 22 گله به 1 گله تقلیل داده اند تا هم تعادل مرتع و دام را رعایت کنند و هم به پایداری منابع آبی قنوات و چشمههای خود کمک نمایند که نتیجه آن، حفظ فعالیت کشاورزی به عنوان شغل اصلی اهالی است.
مدیر روابط عمومی شورای مشورتی روستای دیزباد بالا ادامه می دهد: انجام دو فعالیت مشترک با دفتر تسهیلات کوچک برنامه عمران سازمان ملل متحد از دیگر افتخارات مردم دیزباد است.
خافی با بیان اینکه تمام فعالیتهای زیستمحیطی روستاییان دیزباد برگرفته از فرهنگ و دانش آنهاست، بیان میکند: معتقدم آنچه دیزباد را از سایر روستاها متمایز کرده و اسباب توفیقات متعدد را فراهم آورده، تعلق خاطر اهالی دیزباد به کسب علم، اطلاع از دانش روزآمد و توجه به دانش بومی به عنوان دستاوردی برآمده از تجربه است.
«دیزباد وطن ماست»- محمد میرشاهی (استاد) یکی از مدیران و رهبران دیزبادی است که در پیامی به نامگذاری 22 دیماه به عنوان روز طلیعه خردورزی پرداخته است.
وی در این پیام می نویسد: دیروز خبر دار شدم که شورای محترم اسلامی دیزباد در یک اقدام شایسته و قابل تقدیر روز 22 دیماه را به عنوان "روز طلیعه خردورزی" نام نهاده است، که بایسته است سپاس گزاراعضا محترم شورا باشیم و این تصمیم را به غایت ارج نهیم. این تصمیم خردورزانه این حقیر را بر آن داشت تا جهت ارتقا آگاهی خوانندگان، چگونگی بنای مدرسه خسرو دیزباد، داستان فرمان ساخت و تاسیس آن را به شرح ذیل به اطلاع برساند.
فرمان تاسیس مدرسه دیزباد
موضوع صدور فرمان تاسیس مدرسه دیزباد را به دفعات از افراد مختلف و با روایت های گوناگون شنیده ایم و این گونه به ما القا شده است که گویا فرمانی مستقل در خصوص ساختن و تاسیس مدرسه دیزباد از جانب مولانا سلطان محمد شاه شرف صدور یافته است، در حالی که واقعیت امر این گونه نیست که دستوری منحصر و یگانه خطاب به جماعت دیزباد و به نام فرد خاصی در این خصوص صادر شده باشد. داستان از این قرار بوده است که در سال 1314شمسی فرمانی عام و نسبتاٌ طولانی، با خط زیبای نستعلیق و با املا و انشای معمول آن زمان، خطاب به جماعت ایران و اعطای ماموریتی به ملا محمد الله گلون آبادی، که گویا ریاست گروهی از جماعت را در شرفیابی به حضور مولانا سلطان محمد شاه بر عهده داشته است صادر می گردد ( تصویر این فرمان نزد نگارنده موجود است). البته در سال های بعد فرامین دیگری در همین زمینه و جهت پیگیری موضوع، برای افراد دیگری نیز صادر شده است ولی اولین فرمانی که مردم شریف دیزباد در تبعیت از آن و بدون فوت وقت نسبت به انجام آن اهتمام می ورزند همانی است که برای "ملا محمد الله گلون آبادی" در سال 1314انشا شده است، که مقارن بوده است با زمان حکمرانی رضا شاه پهلوی و آغاز رفورماسیون و تحولات عمیق اجتماعی و فرهنگی در ایران.
فرمان ابتدا به تحولات ایران در آن زمان می پردازد و سپس به تصمیمات دولت در خصوص مقررات اقتصادی و بازرگانی خارجی اشاره ای دارد و در ادامه، فراز هایی از فرمان این چنین می گوید: "و بعداٌ چون عزیز اول ملا محمد الله را امر عودت ایران فرمودیم به صدور این فرمان مرحمت عنوان بجمع آن مخلصان امر و اعلام می فرماییم که هر دولت و ملتی که در تحصیل علوم کوشش های صادقانه نمودند از خاک ذلت و جهالت بدر و به علیای عزت و شرافت دین و دنیا نایل و کامیاب شدند و به همین منظور دولت ایران هم ملت را از عقاید و عادات کهنه منع داشته و به تحصیل علوم و فنون جدیده اجباراٌ مصروف داشته است، پس به جمیع المومنان واجب است که عادات و خیالات کهنه خود را عوض نموده مطابق احکامات دولت علیه جمیع رسوم زندگی و آداب معاشرت اقدام نمایند و در هر قریه مکتب خانه( مدرسه) تشکیل نموده اطفال خود را کلیه در تحصیل علوم مقرر نمائید و برای مخارج لوازم درسی مالیه واجبی را بعد از آنکه کلیه فراهم نمودید از صدی بیست همان جدا نموده مابقی هشتاد آنرا در لوازمات درس اطفال صرف نمائید"...الخ
و در ادامه می فرمایند: " باید کلیه اطفال خود را به تحصیل علوم مقرر نموده از هر امری که خلاف رای دولت علیه باشد اجتناب نمائید و در تحصیل علوم هم مطابق قاعده مقرره دولت کتب درسیه جدید را که فعلاٌ در تمام مدارس ایران مروج اند برای درس اطفال بخرید و برای سرانجام مهمات جماعت و مکتب خانها چند نفر اشخاص امین از میان جماعت انتخاب نمائید تا در جمیع امر توجه و رسیدگی نمایند"...الخ
و باز هم در ادامه و درسطور بعدی می آید که: " هر سال بعد از فراهم شدن مال واجبی اولاٌ حساب کلیه آنرا به دفتر سرکاری فرستاده و بعد از آن از صدی بیست همان را ......." الخ
پس از تعیین تکلیف 20 درصد، در ادامه می فرمایند که: " مابقی ( یعنی80 درصد مال سرکاری) در لوازمات درسیه اطفال خرج نمائید و کلیه مصارف پول برای اشخاصیکه برای سرانجام امور جماعت انتخاب می شوند تعلق دارند و نظر به این حکم که مال واجبی در آنجا برای درس اطفال صرف می شوند مبادا در دادن مال سرکاری اهمال ورزید و ...." الخ
و بالاخره این فرمان متحول کننده که همچون نوری بر سرنوشت نسل جدید اسماعیلیان ایران تابید و سوادآموزی و اندوختن علم را برای آنان از سطح یک ضرورت اجتماعی به مرتبت یک تکلیف ایمانی ارتقا داد، با این جملات خاتمه می یابد.
" امید که همگی آن مومنان خالص الایمان اوامر و نواهی فرمان جمع المطاع مبارک را از دل و جان اذعان نموده و بسمع قبول اصغا نمایند و کلیه مترصد ظهور فیوضات و فتوحات و خیر و برکات بوده در عهده شناسند". مورخه شهر 1 ذوالقعده 1354.
پرواضح است که مرحوم محمد الله پس از بازگشت از سفر، این فرمان را به طریق مقتضی به جماعت روستاهای مختلف ابلاغ می نماید و جماعت را در مقابل یک تکلیف جدید قرار می دهد. خوشبختانه در راستای اجرای این فرمان بسیار مهم، جماعت دیزباد بدون فوت وقت به فرمان لبیک گفته و بنا بر دستورالعمل متن آن، هیئتی را مرکب از سید سلیمان بدخشانی، محمد میرشاهی ملا آقبابا( حاجی آقا)، ملا حسنقلی میرشاهی، کربلایی غلامحسین میرشاهی، ملا شیرعلی میرشاهی، حاجی عباس میرشاهی، محمدحسین میرشاهی کربلایی نجمنشاه (شیخ)، عباس کردی کربلایی علی بیک را به عنوان هیئت اجرایی منصوب و مامور اجرای فرمان و ساختن مدرسه می کنند. با توجه به میزان سواد، قدرت مدیریت و توانایی بیشتر مرحوم سید سلیمان بدخشانی، ایشان به عنوان سرپرست گروه تعیین می گردد، ضمن اینکه ایشان معلم مذهبی و در واقع کارمند دستگاه سرکاری هم بوده است و لاجرم فعالیت و مسئولیت بیشتری متوجه ایشان می گردد. به دنبال تعیین گروه اجرایی، محل ساخت مدرسه تعیین می شود و در زمینی که بیشتر آن متعلق به مرحومه بی بی شاه میرشاهی همسر کربلایی غلامحسین میرشاهی بوده است شروع به ساختن بنای مدرسه می کنند. تمام روستا را جوش و خروش و بشاشیت بی نظیری در بر می گیرد که البته این تکاپو و سرزندگی فرهنگی که محصول وجود این مدرسه نازنین بود تا آخرین لحظات عمر پر برکت او باقی می ماند و در واقع ساختمان مدرسه همواره نماد معرفتی و مظهر هویت دیزباد و دیزبادی بوده است. به جز تعداد بسیار معدودی که البته با ساخت مدرسه هیچ مشکلی نداشته ولی به نحوه مدیریت پروژه اشکالاتی را وارد می دانسته اند، تمام جماعت با شوق و ذوق در این کار خیر اهتمام می ورزند و کار بی وقفه و با شتاب ادامه می یابد، زیرا که آن را فرمانی لازم الاطاعه می دانستند و اجرایش را واجب شرعی و موجب قربت و نشانه اطاعت بر می شمردند. بالاخره مدرسه همچنان که بانی و صادر کننده فرمان آن خواسته بود ساخته می شود و پس از چندی که به صورت غیر انتفاعی اداره می شود. بالاخره در سال 1320 خورشیدی کلیه ابنیه و امکنه آن رایگان به دولت واگذار می شود و اداره فرهنگ نیشابور مدیریت آن را بر عهده می گیرد.
خداوند به تمام آنانی که در ساخت مدرسه ای که دیگر "تنها یاد او حلال است و دیدار او حرام" قدمی برداشته اند و انگشتی بدر کرده اند تا اجری بجویند و خیری برسانند را در وادی ابدیت کنجی آرام و روحی دلارام عطا فرماید.
این بود قصه فرمان مراد و لبیک مرید. داستان مختصر و موجز از صدور فرمان و ساخت مدرسه دیزباد، همان مدرسه ای که روز افتتاحش را امروز، روز طلیعه خردورزی نام نهاده اند، نامی زیبا و بسیارهوشمندانه.