«دیزباد وطن ماست»- یکی از ابعاد مهم فلکلور مردم دیزباد اشعاری است که امروز متاسفانه بسیار کمتر مورد استفاده قرار می گیرند و کم کم دارند به فراموشی سپرده می شوند.
به گزارش دیزباد وطن ماست، خاله سلیمه یکی از زنان پیشکسوت دیزبادی است که هنوز در ذهنش از این اشعار باقی مانده است. وی در یکی از گفتگو ها شعری را خواند که در اینجا به نگارش در می آوریم:
مو از دوزبای بالایم
همقد چرغ پایم
ازرودخنه آو موخروم
پندری پلو موخروم
بع بع شگاردرم
گاوددیمه زاردروم
ولا نمدنم چکاردروم
با ذکر این نکته که برای قرائت این اشعار باید با زبان های منطقه نیشابور و مشهد آشنایی داشته باشید. دومین شعر خود را چنین می خواند:
گزی
زنبور زردم دگزی
رفتم زر زومی
نهالکی بو
نهالک ره
آوش دایم
نهالک بمو بلککه دا
بلکک ردادم ب بزی
بزی بموپشگیله دا
پشگیله دایم ب زومی
زومی بمو خوشه ایی دا
خوشه ردایم ب آسیا
آسیا بمو آردکی دا
آردک ردایم ب تنور
تنور بمو قرصونی دا
قرصونردایم ب بابام
بابام بمو خرمای دا
خرماخوردم شیرینک بو
شموردم چلویک بو
گوفتم بابا بابا
یک دگهم بده
یک پیکلگی زه
کلاهم انوحصارافتی
کوشم اپی حصار افتی
امیدوارم که از خواندن این شعر لذت برده باشید.