شیر، پلنگ، بز کوهی، گرگ، روباه، عقاب، جغد، گراز، شاهین و ...
ملر، زج، آویشن، کاکوتی، کاسنی، زبوگو، چای کوهی، پونه پکوتل، تره کوهی، بابونه، گل گند پونه و...
همه این ها مواردی هستند که در دیزباد سال ها وجود داشته و دیزبادی ها به اندازه مورد نیاز به گونه صحیحی از آنها برداشت می کرده اند و طی این سال ها نسل آنها در دیزباد وجود داشته است.
اما متاسفانه در سال های اخیر عده ای خدا نشناس شروع به برداشت و قتل و غارت سودجویانه از این منابع طبیعی کرده اند. به عنوان مثال در فصل برداشت ملر، افرادی با نیسان به دیزباد آمده و ملرها را با پیاز آن چیده و برای فروش به شهرها و جاده های مجاور می برند.
یا شاید امروز به ندرت در دیزباد صدای جغد را شنید در حالیکه همین 10 سال پیش صدای این حیوان در تمام کوچه پس کوچه های دیزباد شنیده می شد.
سوال اینجاست که آیا دیزبادی ها تفنگ ندارند و یا دستشان شل است و نمی توانند از منابع طبیعی خودشان استفاده تجاری کنند؟
بلی ما می توانیم این کارها را انجام دهیم اما برای محیط زیست ارزش قائل هستیم و این کار را بی حرمتی به سایرین تلقی کرده و در شان خود نمی بینیم که از بیت المال دزدی کنیم.
خوشبختانه امروز در شورای اسلامی دیزباد عزمی راسخ برای جلوگیری از این گونه حرکات وجود دارد و امیدواریم که این افراد شناسایی و دستگیر شده و جریمه شوند تا در آینده جلوی این مسائل گرفته شود.
هیچ کس حق ندارد جز به اندازه بسیار محدود از گیاهان دارویی دیزباد جمع آوری کند.
همچنین «دیزباد وطن ماست» امیدوار است که شورای دیزباد شرایطی را برای آموزش دیزبادی ها جهت کاشت گونه های گیاهان دارویی پدید آورد که ضمن حفظ منابع طبیعی، تولید گیاهان دارویی در حجم وسیع در دیزباد به عنوان یکی دیگر از مزایای دیزباد رشد پیدا کند.
همچنین مکانی برای نگاهداری گونه های جانوری دیزباد در نظر گرفته شود. باغ وحش دیزباد می تواند خود یک جاذبه بسیار قوی گردشگری برای روستای دیزباد قلمداد شود.
محمد قائم پناه در این خصوص دیدگاه دیگری دارد. وی می گوید: «درود و خدا قوت،
بسیار خوب است که دیزبادی ها به طبیعت و محیط زندگی خود توجه دارند.
تنها خواستم بگویم که راه اندازی یک باغ وحش یک ایده محیط زیستی نیست و این که حیوانات در قفس نگه داری شوند همیشه مورد اعتراض دوستداران طبیعت و حیات وحش بوده است. نگاهی به باغ وحش مشهد و تهران بیاندازید که شیر را روی آسفالت و در فضایی محدود نگه می دارند.... نگه داری شامپانزه در قفس بایست موجب خجالت ما باشد، نگهداری این نزدیک ترین خویشاوند ما در قفس مثل این است که یک کودک سه یا چهار ساله آفریقایی را بیاوریم و در باغ وحش به نمایش بگذاریم...
باغ وحش تنها با استانداردهای بالا (که در برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی دیده می شود) یعنی فضاهای بسیار بزرگ و با پوشش گیاهی غنی و نزدیک به محل زندگی این حیوانات، شاید قابل پذیرش باشد.
به طور حتم دیزباد پتانسیل های بسیار زیادی در زمینه آشناسازی مردم با حیات وحش دارد و نیازی به سرمایه گذاری سنگین برای راه اندازی یک باغ وحش استاندارد، ندارد.
یکی از این ایده ها کاری است که بوم کلبه ترکمن در حاشیه پارک ملی گلستان انجام داده است. در فصل جفتگیری مرال ها، شکارچیان غیرمجاز در شاخ گاو می دمند و صدایی مشابه صدای مرال تولید می کنند و این باعث جذب سایر مرال ها می شود. و از این فرصت برای شکار استفاده می کنند. بوم کلبه از شکارچیان خواسته است به جای شکار این گنجینه های پارک ملی، با خود یک گروه کوچک توریست همراه ببرند. شکارچیان همان کارها را انجام می دهند اما به جای شلیک به این زیبایی های طبیعت، آنها به گردشگران نشان می دهند. با این کارها گردشگران تجربه ای شگفت به دست می آورند و درآمدی قانونی هم برای شکارچیان به دست می آید. در دیزباد می توان برنامه مشابهی با مشورت بلدهای محلی و شناسایی پتانسیل های منطقه حفاظت شده بینالود، طرح ریزی کرد. از دیدن انواع گیاهان بومی و حشرات در مسیر، دیدن پستاندارن کوچک تا در نهایت در صورت موفقیت دیدن یک گله گراز یا قوچ و میش وحشی... در مسیر خوردن چای از گیاهانی که در کوه جمع کرده اند و غذایی که سنتی و مرسوم دیزباد است به جذابیت برنامه خواهد افزود.
دستاورد جانبی اینکه هر شکارچی که جذب این پروژه بشود، یک شکارچی هم از منطقه حذف می شود. این موضوع خوبی های مختلفی با خود همراه دارد.»
پیام رسمی شورا:
منابع طبیعی و محیط زیست
اهمیت منابع طبیعی
همانطوریکه استحضار دارید، طی 50 سال اخیر ، میزان بارندگی های سالیانه کاهش یافته است، بارش برف نیز کم شده و در عوض شدت و زمان بادها افزایش یافته است سابقاً از نیمه شهریور لغایت نیمه اردیبهشت اغلب روزها ابری بود و آفتاب کمتر دیده میشد اما حالا برعکس شده و تعداد روزهای ابری کم و بر تعداد روزهای آفتابی اضافه شده است یعنی میزان تبخیر و تعرق افزایش یافته است. درجه حرارت هوا نیز در طول فصول مختلف گرمتر از قدیم شده است.
با این اوضاع و احوال چه باید کرد؟ استخرها را سیمانی کردیم ،جوی های خاکی را سیمانی و یا لوله کشی کردیم، در بعضی از مناطق تعدادی از مردم استخرهای ذخیره آب زمستانه احداث کردند، این کارها خوب بوده است اما کارهای بسیار دیگری وجود دارد که باید انجام دهیم که مهمترین آنها حفظ و احیای مراتع در کوههاست. یعنی کوه ها را تبدیل به مخزن آب کردن. پوشش گیاهی مناسب موجب نفوذ آب در خاک شده، از راه افتادن سیل جلوگیری می کند و نتیجه این کار افزایش آب چشمه ها، قنوات و رودخانه هاست، درختان و بوته کوه ها از گرد و خاک جلوگیری میکنند و به کوهستان طراوت و سرسبزی می بخشند. از طرف دیگر تعداد دام ها باید با میزان علوفه کوه ها تناسب داشته باشد، اگر تعداد دام بیشتر از علوفه باشد، مراتع نابود خواهند شد و نتیجه آن کم آبی خواهد بود.
هم ده دیاران محترم، درختان جنگلی و بوته کوه ها، گیاهان دارویی، پرندگان و حیوانات وحشی همه جزء منابع طبیعی و خدادادی ما هستند، قدر و ارزش این منابع گرانبها را بدانید، اینها هستند که موجب عشق و علاقه مندی ما به دیزباد می شوند. اصولاً انسان زیبا پرست و طبیعت دوست است به عنوان مثال در هر کجای دنیا زندگی در خانه ویلایی و حیاط دار بر زندگی آپارتمان نشینی برتری دارد حتی در آپارتمان ها هم مردم سعی دارند با بردن گل و گیاهان زینتی و حتی پرندگان برای خود زندگی طبیعی بسازند.
حال که خدا وند گل و گیاه را به روستای ما آورده است اهمال کاری و کم توجهی کاری نابخشودنی است.
وضعیت موجود:
طی چند سال گذشته از روستاهای مختلف شهرستان های نیشابور، مشهد، تربت حیدریه و حتی تربت جام و سبزوار به دیزباد هجوم آورده و با جمع آوری گیاهان مختلف موجب نابودی منابع طبیعی گشته اند و اگر وضعیت به همین شکل ادامه یابد، نسل ملر، آویشن، چای کوهی، سماروق، و دیگر گیاهان دارویی منقرض و نابود خواهند شد لازم به ذکر است وقتی کسی از روستاهای خرو و بار نیشابور به دنبال این گیاهان در کوه های دیزباد هستند بدین معنی است که نسل این گیاهان را در روستای خودشان نابود کرده اند و حالا نوبت دیزباد رسیده است.
سالهای سال این کوهها و این گیاهان بوده اند، افراد زیادی از هر کجایی می آمدند و پس از گردش یکی دو دسته ملر یا هر گیاه دارویی جمع کرده و میبردند و هیچ دیزبادی نیز مانع آنها نشده است لیکن طی سالهای اخیر این منابع مورد هجوم بیرحمانه قرار گرفته است به طوری که در سالهای اخیر در بسیاری از روزها چند نیسان با 10-20 نفر سوار بر آن به دیزباد آمده و از صبح تا غروب گیاهان را جمع کرده اند و وضعیت را به جایی رسانده اند که اگر بخواهید یک دسته چای کوهی جمع کنید باید از صبح تا غروب در کوهها بگردید.
- کوه ها و مراتع نیز مورد هجوم گله های روستاهای اطراف قرار گرفته است و گله هایی از روستاهای میامی، رازونگ، حصار، چناران، رفت و آمد داشته عامل تخریب بوده اند.
دیزبادیها خود می توانند گله های گوسفند داشته باشند منتهی این کار را نکرده اند، و مابین گله داری و باغداری، حرفه باغداری را انتخاب کرده اند.
- بعضی از دیزبادی ها نیز بعلت ندانم کاری، برای یک کلاته از چند مسیر جاده احداث کرده و موجب تخریب مراتع و فرسایش کوه ها شده اند.
- در طول سال های گذشته تقریبا هفته ای نیست که صدای تفنگ در دیزباد به گوش نرسد، نتیجه این کار خداحافظی بز کوهی، کبک و دیگر حیوانات و پرندگان وحشی از دیزباد خواهد بود این ها باید بدانند دیزبادیها هم تفنگ دارند و هم شکار کردن را میدانند، چرا این کار را نمی کنند؟ زیرا حیوانات را زنده دوست دارند و همچنین زندگی کردن آنها را دوست دارند.
من نمی دانم که مرغ یا حق، جغد که خوراکش موش و ملخ است و دیگر پرندگان، چه گناهی کرده اند که باید توسط جوانان دیزباد گرفته و نابود شوند.
امین میر اسدی در «وبلاگ دیدبان سبز کرمان» به مساله بسیار مهم و اساسی تاثیرات مخرب و مثبت گردشگری بر محیط زیست پرداخته است. «دیزباد وطن ماست» این مقاله را با جرح و تعدیل، بومی کرده و در این یادداشت منتشر می کند. کسانی که مایلند می توانند به اصل مقاله مراجعه کنند.
در مناطق مختلف جهان، توسعه گردشگری و توریسم با حفاظت محیط زیست همراه است و دولتها در این زمینه تاکید فراوانی دارند.
(مساله اینجاست که آیا در دیزباد بالا که اکنون منطقه مورد مطالعه گردشگری است، نیز این اتفاق افتاده است و آیا قرار است این اتفاق بیافتد؟ بنده بارها و بارها از پدران و پدربزرگان دیزبادی شنیده ام که در گذشته گله های بزرگی از شکار در حوالی دره دیزباد وجود داشته اند، اما آیا در شرایط جدید نیز این گله ها دیده می شوند؟)
در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه، این تاکیدات تاثیر بیشتری داشته است. زیرا در این کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه، توریسم منبع بسیار خوبی برای کسب درآمد برای این کشورها شده است. ولی در بعضی از کشورهای جهان سوم، به خصوص در کشور ما حفاظت از محیط زیست به صورت یک فرهنگ در نیامده و تاکیدات دولت هم روی افراد منطقه و هم روی گردشگران هنوز تاثیر به سزایی نداشته است.
(البته به نظر بنده این بستگی به شدت نظارت رکن چهارم دموکراسی یا مطبوعات دارد. مثلا در منطقه سرخه حصار تهران که این نظارت بیشتر است، محیط زیست امن تری برای گونه های وحشی وجود دارد، تا مناطقی که ظاهرا از دسترس خبرنگاران دور مانده است. همچنین فکر می کنم، وبلاگ نویسان و خبرنگاران محلی می توانند نقش بسزایی در این امر بازی کنند. فقط کافی است که تعدادی از دست اندرکاران از یک فاجعه آگاه شوند و در ضمن بدانند که مردم نیز از آن آگاه شده اند، آنوقت است که تلاش ها برای جلوگیری از ادامه آن فاجعه زیست محیطی شروع می شود.)
اکثر مردم نسبت به محل زندگی و خانه خود بسیار حساس هستند و هیچگونه آلودگی و زباله را تحمل نمیکنند. ولی به محض اینکه از خانه خارج میشوند، دیگر آن احساس مسئولیت را ندارند و ریختن زباله و تخریب محیط زیست برایشان یک امر عادی میشود.
(خوشبختانه در این زمینه مردم دیزبادی که از شهرها و مناطق دیگر به دیزباد می آیند بسیار با فرهنگ هستند. لذا ما هنوز نسبت به سایر نقاط توریستی شاهد آلودگی کمی برای زیست بوم دیزباد می باشیم. اما بعید نیست که به زودی با ورود خیل کثیری از توریست ها که از نقاط گوناگون وارد دیزباد می شوند، نیازمند اطلاع رسانی بیشتر از طریق بنر و تراکت هایی که به توریست ها در بدو ورود ارائه می شود، باشیم. همچنین تجهیزاتی برای جمع آوری زباله ها و از بین بردن آنها نیاز است. که شورای ده در این خصوص بایستی اقدامات لازم را مبذول کند.)
با این حال معلوم شده است که توریسم در بلند مدت میتواند باعث شکوفایی اقتصاد محلی، ملی و حتی جهانی شود. این شکوفایی به این بستگی داردکه محیط زیست طبیعی از سطح بالایی برخوردار باشد و باعث رضایتمندی گردشگران گردد.
طبیعت گردی یا گردشگری بر مبنای طبیعت از شاخه های بسیار گسترده و همچنین به سرعت در حال گسترش گردشگری به شمار میرود. چنانکه پیش بینی میشود، رشد این گونه از گردشگری سالیانه تا 6 در صد (5/1 برابرمتوسط پیش بینی رشد صنعت گردشگری و 3 برابر متوسط رشد اقتصاد جهانی طی دهه آتی) خواهد بود. زیرشاخه های طبیعت گردی بر اساس تنوع محیط های طبیعی و انگیزه های بهره مندی از آن بسیار گسترده و پراکنده اند. گردشگری مبتنی بر طبیعت، در محیط های بسته ساخته دست بشر همچون باغ وحش ها، باغهای گیاه شناسی، باغهای پرندگان و آکواریوم ها و در محیط باز طبیعی قابل انجام است.
(دیزباد از آن مکان هایی است که پتانسیل ایجاد باغ وحش، باغ های گردشگری و ... را دارد. چراکه اولا با این کار فضایی کاملا ایزوله برای جلوگیری از انقراض برخی گونه های حیوانی و گیاهی پدید می آید و ثانیا با سازماندهی این مناطق به درآمد زایی دیزباد کمک می شود.)
در این گونه از گردشگری، هدف گردشگر میتواند شامل: لذت از طبیعت بکر، ماجراجویی، آموزش، گذران اوقات فراغت، تفرج و یا حتی درمان باشد.
(روستای دیزباد بالا تمام ویژگی های فوق را داراست. اما مساله اینجاست که باغ های مردم مکان گردشگری نیست. آنها می خواهند از باغشان درآمد کسب کنند و بیشتر آنها مایلند این درآمد از طریق فروش میوه باشد، چراکه کسب درآمد از محل گردشگری نیاز به حضور مداوم در منطقه دارد، که این مهم برای دیزبادی هایی که در شهرها سکونت دارند، میسر نمی شود. مگر از طریق یک سری راهکارها که شورای ده با سازماندهی می تواند آنها را ارائه دهد.)
اثرات مثبت گردشگری در طبیعت بر محیط زیست
صنایع توریستی در صورتی که همراه با حفاظت از پوشش های طبیعی، خاک وآب و هوا باشد از جمله سودمند ترین صنایع خواهد بود و باعث اشتغال زایی در سطح وسیع می گردد. اشتغال زایی میتواند در شغلها و حرفه های مختلف از جمله: صنایع حمل و نقل، صنایع غذایی، صنایع دستی، هتلداری و غیره صورت پذیرد. همچنین مورد استفاده قرار دادن زمین ها و مناطق توسعه یافته به فعالیتهای تفریحی باعث اشتغال زایی و تولید درآمد میشود. مهمتر از همه اینکه، صنعت توریسم به عنوان یک صنعت پاکیزه مورد توجه قرار گرفته است. از آن گذشته پیش بینی میشود که گردشگری در طبیعت، بخش اعظم بازار گردشگری سالهای آینده را به خود اختصاص دهند. در واقع این نوع گردشگری، جهت ارتقای پیشرفت اقتصادی هر کشور، مردم بومی منطقه و حفظ ارزشهای طبیعی، زیست محیطی و فرهنگی مناطق گردشگری، مناسب تشخیص داده شده است. به همین لحاظ توسعه این بخش جزء اهداف اصلی صنعت گردشگری در نظر گرفته میشود. همچنین صنعت جهانگردی قادر است کانون توجه را به مسائل مهم زیست محیطی معطوف کند و پایه گذار طرح هایی باشد که موجب حفظ و حراست از محیط زیست می شود.
(دقیقا این اتفاقی است که در دیزباد می افتد. یعنی افراد زیادی به دیزباد خواهند آمد و بالتبع بازارهای خوبی در دیزباد ایجاد خواهد شد. اما در این زمینه دو شرایط قابل تصور است:
1. دیزبادی ها باغ های خود را می فروشند و غیر دیزبادی ها دیزباد را مدیریت خواهند کرد.
2. دیزبادی ها به دیزباد برخواهند گشت و دیزباد را توسعه خواهند داد.
شما کدام را می پسندید؟ کدامیک اتفاق خواهد افتاد؟
اینها سوالاتی هستند که باید به آن پاسخ دهیم. چراکه اگر ملکی را فروختیم بازپس گیری آن بسیار بعید است. باید به این نکته نیز توجه کنیم که دیزباد باید یک برجستگی در خود پیدا کند که بتواند خود را از سایر مناطق گردشگری متمایز کند. باید بگوییم که ما چه چیزی داریم که دیگران ندارند؟)
به عنوان مثال: جهانگردی میتواند توجه عموم را به مسئله تنوع گونه های حیوانات و گیاهان بسیاری که در خطر انقراض هستند جلب کند از جمله آثار مثبت دیگر صنعت گردشگری می توان به :
عقیده بر این است که ورود جهانگرد باعث بروز حس میهن دوستی و عرضه هر چه بیشتر فرهنگ و افتخارات در مردم می شود و آنان سعی خواهند کرد هر چه بیشتر دستاوردهای خود را در قالب صنایع دستی، نقاشی، عکس و ... نشان دهند.
(سوالم را بار دیگر تکرار می کنم: ما در دیزباد چه داریم که دیگران ندارند یا کمتر از ما دارند:
1. میراث فرهنگی دیزباد
2. میراث تمدنی دیزباد
3. داشته های گردشگری دیزباد
4. داشته های طبیعت دیزباد
شما هم می توانید به این فهرست موارد بی شماری را بیافزایید. اما بهتر این است که یک مورد در این فهرست برجسته شود و مثلا بگوییم: نوحصار دیزباد!
باغ وحش دیزباد
باغ پرندگان دیزباد
مزرعه گیاهان داروئی دیزباد
اما در این انتخاب باید در نظر داشته باشیم که اگر به نوحصار اشاره کردیم فقط یک روز در سال برای توریست تدارک خواهیم دید اما از بقیه 364د روز سال باید چسم پوشی کنیم. همچنین در این انتخاب باید به میزان سود آوری و جذابیت ها توجه شود.)
اثرات منفی گردشگری در طبیعت بر محیط زیست
جهانگردی میتواند محیط زیست طبیعی را به خطر اندازد، باعث تغییر آن شود و اثرات منفی بسیار زیادی بر روی آن بگذارد. بازدیدکنندگان طبیعت، ضایعات وآلودگی تولید می کنند. آلودگی هایی مثل: آلودگی آب، آلودگی هوا، ضایعات جامد و آلودگی صوتی و بصری. جاذبه های طبیعی با استفاده نادرست یا بیش از حد، میتواند در معرض خطر قرار گیرد. احداث خدمات برای جهانگردان می تواند موجب تغییر و دگرگونی چشم اندازهای طبیعی شود. برای مثال: آلودگی بصری می تواند از طریق نصب زیاد بیلبوردها روی دهد.
(این چیزی است که برخی اوقات از آن گریزی نیست. ما برای فرهگ سازی باید از استند و بیلبورد استفاده کنیم. ما بخشی از درآمدمان را از طریق تبلیغات تجاری کسب خواهیم کرد و این ها به جاذبه های بصری طبیعت لطمه خواهد زد. اما بازهم بستگی به نوع طراحی ها دارد. آیا می توانیم از طبیعت در طراحی هایمان استفاده کنیم؟)
تبلیغات لجام گسیخته و بدون برنامه ریزی در سطح روستا چهره ی زشتی به مناطق گردشگری می دهد ، بازدیدهای کنترل نشده یا بیش از اندازه، توسط بازدیدکنندگان می تواند کیفیت چشم اندازهای طبیعی، مکان ها و بناهای تاریخی را تنزل دهد.
(این یکی از مواردی است که دقیقا در اختیار شورای دیزباد و مدیریت گردشگری روستای دیزباد است. در آینده آژانس های گردشگری برنامه های خودشان را برگزار خواهند کرد، اما این به شورای دیزباد ربط پیدا می کند که بتواند زمان این بازدیدها را به گونه ای نظم و سازماندهی کند که افراد زیادی ناگهان به دیزباد سرازیر نشوند که امکانات ده پاسخگو نبوده و در نتیجه در یک مورد ساده مثل سرویس های بهداشتی شرایطی ایجاد شود که باغ های مردم مورد استفاده ناصحیح قرار گیرند.)
از جمله اثرات منفی دیگر صنعت گردشگری می توان به :
همانطورکه گفته شد توریسم می تواند اثرات مثبت و منفی زیادی بر روی محیط زیست بگذارد. اما مطالعات در این زمینه نشان داده است که اثرات منفی توریسم خیلی بیشتر از اثرات مثبت آن است. ولی دولتها برای افزایش اثرات مثبت توریسم می توانند نقش به سزایی ایفا کنند. دولتها می توانند با اعمال تدابیر مختلف، اثرات منفی گردشگری را کاهش دهند: