«دیزباد وطن ماست»- دکتر مسعود میرشاهی، یکی از فرهیختگان دیزبادی و یکی از سرآمدان و مفاخر فرهنگی کشور است.وی در این یادداشت به زبان انگلیسی مروری بر کلیات خاکی خراسانی، شاعر نامدار دیزبادی داشته است. وی پیشتر کلیات خاکی خراسانی را با کمک مرحوم غیاث الدین میرشاهی منتشر کرد و این دیوان در کتابخانه های دیزبادی ها در دسترس است.
«مسعود میرشاهی»٬ بنیادگذار «انجمن رودکی» در پاریس است. این انجمن در سال ۱۹۹۳ با هدف پژوهش در گسترهی فرهنگ ایرانی در کشورهای آسیای میانه٬ ایران و قفقاز بنیادگذاری شد. از جمله فعالیتهای میرشاهی میتوان به انتشار کتابهای ادبی و فرهنگی اشاره کرد. «شعرهای زنان افغان» یا «ادب و فرهنگ تاجیکستان» نمونهای از کتابهایی ست که میرشاهی در نشر و توزیع آن نقش داشته است. او همچنین مسوولیتهای انجمنهای دیگری را به نامهای «روز جهانی نوروز» را برعهده دارد و چندین سال مسئول «انجمن فرهنگ ایران» بوده است.
شما می توانید متن این یادداشت را از فایل زیر دانلود کنید.
دانلود متن انگلیسی یادداشت پروفسور شاهرخ (مسعود) میرشاهی (مروری بر کلیات خاکی خراسانی دیزبادی)
«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی در یادداشتی به موضوع «دیوان خاکی» پرداخته است.
به گزارش دیزباد وطن ماست، وی می نویسد: مجموعه ای از غزلیات اوست که به ترتیب حروف الفبا مرتب شده و بالغبر دو هزار بیت است. لهجه این دیوان گاهی لهجه روستائی خراسانی است.
نگارستان خاکی
قصیدهای است طولانی از خاکی با محتوایی اخلاقی مذهبی که رنگ تصوف داشته و بر روی هم حدود 980 بیت است.
ترجیح بند خاکی
از بهترین اشعار شناخته شده خاکی و در حدود یکصد بیت است.
بهارستان خاکی
قصیدهای است در حدود 79 بیت که به پنج فصل به شرح زیر تقسیم شده است:
1- سمبولیزم اعداد در جهان
2- آداب وسنن
3- ادوار تاریخ و دو مجموعه تاریخ ادیان
4- اقرار و انکار حق
5- دین
طلوع الشمس یا طوالع الشموس خاکی
بهصورت مثنوی و در 1300 بیت میباشد.
گفتنی است دیوان اشعار خاکی به همت پروفسور مسعود میرشاهی و با ویرایش غیاث الدین میرشاهی به زیور طبع آراسته شده است.
«دیزباد وطن ماست»- خاکی خراسانی: (امامقلی دزبادی متخلّص به خاکی) یکی از شاعران، نویسندگان و مشاهیر دیزباد است. در این نوشتار قصد داریم به طور خلاصه مروری بر زندگی وی داشته باشیم.
مادرِ ملا حیدر از سکنهِ بیوهزن بوده است، پسرش ملا حیدر ساکن در دهانه بیوهزن به دیزباد مهاجرت و با دختری ازدواج مینماید و از ثمره این ازدواج، امامقلی خاکی خراسانی متولّد میشود. به روایتی اجداد خاکی اصالتاً از جاجرم بجنورد هستند و در اشعارش اشاره دارد که از نسلِ امیررستم نامی میباشد.
امام قلی دزبادی متخلّص به خاکی از شعرای قرن یازدهم و اهل دیزباد نیشابور بوده است، و دیوان وی توسط ایوانف گردآوری و در بندر بمبئی در تاریخ (1352 هـ ق) به طبع رسیده است.
«دیزباد وطن ماست»- سایت اصناف 724 در مطلبی تحت عنوان «دیزباد، روستای صد در صد باسواد ثبت شده یونسکو و دارنده اولین برق خصوصی ایران» به روستای دیزباد بالا پرداخت.
به گزارش دیزباد وطن ماست، این گزارش می نویسد: دیزباد نام یک روستا واقع در بخش زبرخان شهرستان نیشابور (دیزباد بالا) و یک روستا واقع در بخش احمد آباد شهرستان مشهد (دیزباد پایین) و منطقه ای مابین شهرستان مشهد و نیشابور در استان خراسان رضوی است. از نامهای دیگر آن دژآباد، دزباد، چهل اشکوب و قصرالرّیح می باشد.
روستای دیزباد بر روی دامنه های جنوبی رشته کوه های بینالود و به صورت شرقی-غربی استقرار یافته که یکی از معروفترین روستا های پلکانی ایران است.
این روستا روی سلسله جبال بینالود و در میان رودخانه ها و چشمه های جوشان و باغ های سرسبز قرار دارد. روستایی پر از توربین های بادی که وقتی به چند کیلومتری آن می رسید تغییر ناگهانی دما را به خوبی حس کرده و خنکای ناشی از آب و هوای مطبوع آن، حال و هوای روح و جسمتان را عوض می کند.
دیزباد پایین منطقه ای خشک و هموار است و مردم به کشاورزی و دامداری مشغولند اما دیزباد بالا یا علیا منطقه ای کوهستانی و مملو از باغ و کندو می باشد. اولین مدرسه ملی روستایی و دولتی روستایی ایران در سال 1312 در این روستا تاسیس شد.
مدرسه ای به سام ناصرخسرو که نقش مهمی را در فرهنگ این ناحیه داشته و باعث شده همه ساکنان باسواد باشند به طوری که اسم روستا در سال ۱۳۴۸ به عنوان روستایی که تمام مردمش باسواد هستند در لیست یونسکو قرار گرفت. این روستا در طول حیات خود فارغ التحصیلانی داشته که باعث افتخار همه روستاییان ایران به شمار می روند. یکی از آن ها «امام قلی خاکی خراسانی» است که از شاعران معروف در قرن ۱۱ هجری قمری است. شخصیت معروف دیگر این روستا محمد فدایی خراسانی، شاعر و نویسنده قرن ۱۲ هجری قمری می باشد. امروز بیشتر مردم روستا در دانشگاه تحصیل کرده و برای پیشرفت بیشتر به شهرهای مجاور رفته اند اما زادگاه پدری شان را فراموش نکرده و در ماه های گرم سال به آن سر می زنند.
بافت روستا پله کانی می باشد و خانه ها همگی جنوبی و رو به قبله هستند. این ویژگی سایه تابستان و عدم یخبندان در زمستان را برای مردمان این روستا به ارمغان می آورد. سقف خانه ها چوبی و هر سقف حیاط خانه دیگر می باشد. بیشتر مردم این روستا ساکن مشهد و نیشابور هستند و در فصل های بهار و تابستان برای کارهایی مثل باغداری به روستا برمی گردند. اکثر مردم دیزباد بالا، باغداری را به عنوان شغل دوم خود انتخاب کرده اند اما در نظر بیشتر آن ها باغداری تنها بهانه ای برای بودن در زادگاه است نه کاری برای پول درآوردن و امرار و معاش. از دیرباز شغل بیشتر ساکنان این محل باغداری بوده و امروز هم این شغل هچنان ادامه دارد البته اغلب به شیوه ای نوین، به طوری که این روستا به صادرکننده آلبالو و گیلاس به اروپا و حاشیه خلیج فارس تبدیل شده است. خاک حاصلخیز، آب گوارا و سطح آگاهی و سواد مردم زمینه ساز رشد محصولات عالی باغی در این روستا شده است، محصولاتی مثل آلو، سیب، زردآلو، گردو، گیلاس، توت که در بین آن ها گیلاس، گردو، سیب، آلبالو و آلو فراوان ترند. همین که هنگام برداشت محصول فرا می رسد ناگهان تعداد جمعیت روستا دو برابر می شود، کسانی که برای چیدن و چشیدن طعم خوشایند میوه ها راهی این روستا می شوند.
در زمان حمله مغول این روستا به نام آسیاب های بادی معروف بود. در آن زمان روستا از گزند حملات مغول دور ماند برای همین مردم از اطراف برای آسیاب گندم های خود به دیزباد می رفتند.
در این روستا گیاهان دارویی زیادی می روید که تنوع آن ها خارق العاده است و خانواده های زیادی با جمع آوری و فروش آن ها امرارمعاش می کنند. با فرا رسیدن فصل بهار ارتفاعات روستا مملوء از گیاهانی مثل گل ختمی، پرسیاوشان، شاه تره، خاکشیر و … می شود که به غیر از خلق چشم اندازهای دیدنی، خواص زیادی هم دارند.
مراسم چیله بجست (گویش محلی) یکی از زیباترین مراسم اهالی دیزباد میباشد.
این رسم در دیزباد و برخی از روستاهای نیشابور در شب آخر بهمن ماه به پاسداشت نعمتهای الهی برگزار میگردد و شباهت بسیاری به مراسم چهارشنبه سوری باستانی ایرانیان دارد.
مراسم نوحصار معروف ترین مراسم اهالی دیزباد میباشد.
اکثریت اهالی دیزباد اعم از ساکنین روستا و شهرها و نیز دیزبادیهای مقیم خارج از کشور سعی میکنند در این مراسم شرکت نمایند. در گویش محلی نو به دره یو شکلی میگویند که قسمت اول مراسم در آن برگزار میگردد، حصار نیز قلعهای در دورترین اراضی روستاست که شاهد برگزاری قسمت دوم مراسم میباشد. در مورد این مراسم دو روایت ذکر شده: اول اینکه توسط شخصی عارف به نام امامقلی معروف به خاکی خراسانی که از مشاهیر دیزباد میباشد نقل شده و روایتی است از سیر سلوک این عارف. روایت دوم که بی شباهت به روایت اول نیست بیان میکند که این سنت از کتاب منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقه الحقیقه سنایی و چند اثر عرفانی دیگر نشات گرفته و مضمونی از شرح سلوک و معراج عرفا میباشد. هرچند این مراسم تا حدود زیادی با این دو روایت همخوانی دارد ولی هر دوی آنها سینه به سینه نقل گشته و در مورد صحت آنها نمیتوان نظری قاطع داد. در این مراسم که از سحرگاه شروع میشود برگزارکنندگان به صورت گروهی (هر گروه معمولاً از فرزندان و عروس و دامادها و نوههای هر بزرگ خاندان تشکیل میشود البته قابل ذکر است به دلیل کثرت ازدواج فامیلی یا داخل روستایی که بشدت بین اهالی در دیزباد رایج میباشد این گروهبندی را نمیتوان بطور کاملاً قطعی تصور کرد) تا ظهر در قسمت اول اتراق کرده و پس از آن با عبور از دو وادی در قسمت اول و پنج وادی در قسمت دوم و در مجموع هفت وادی عشق به فنا فی الله میرسند.
باد محلی منطقه دیزباد با توجه به شرایط مناسبی که دارا میباشد، دارای جنبه اقتصادی محسوب میشود. این باد با گسترش تفکر استفاده از انرژیهای نو در سطح جهان و کشور بعنوان کانون تأمین انرژی آینده منطقه مد نظر قرار گرفتهاست. مهمترین مزیت این باد مناسب بودن آن برای تولید انرژی برق است. همچنین در تابستان تا حدود زیادی به تعدیل و لطافت هوا در مناطق میانی و شمالی دشت نیشابور کمک میکند. با توجه به این شرایط نیروگاه بادی دیزباد در سال ۲۰۰۲ در این منطقه احداث شد.
«دیزباد وطن ماست»- راقم تخلص شعری یکی از شاعران بزرگ دیزبادی است که عمده شعرش را وقف اعتقادش نموده است. با هم این شعر را که گزارشی از سفرش به هندوستان است می خوانیم.
بگویم شمّه ای از عشق دلدار که تا قلبت شود از خواب بیدار
اگر داری خبر از عشق جانان به غیر از عشق او بر قلب مگذار
.
هزار و نهصد و چل بود با دو نمودی پنج تن رو سوی دلدار
شب یلدا نمودیم نقل منزل بکردیم یاد زلف و ابروی [آن] یار
.
به ملک هند شهر حیدرآباد بشد اقبال ما از خواب بیدار
سعادت یار ما شد اندر آن دم از آنجایی که شه بودی مددگار
یکی بود از برادرهای دینی به شهر حیدرآباد آن نکوکار
که تا چشمش به ما افتاد در دم نمود او مهربانیهای بسیار
بداد آن دم به ماها مژدگانی که از صاحب بیامد آن زمان تار
شدیم مسرور ازاین مژدگانی ز جای خویش برخاستیم سپندوار
چو شد صبح وصال یار جانی برآمد آفتاب از شهر مروار (؟)
به استیشن که بود از شهر بیرون بشد کاری میلی آن دم پدیدار
یکی مکی که نامش بود نوروز بشارت دادمان زآن در شهوار
بیایید ای برادرها بیایید بیامد این زمان عیسیِ ادوار
همه [هم]چون ماهی واماندیم از آب ز آب خوب شه گشتیم سرشار
.
ز ایران و هم از مکی دهاتور سوالی چند کرد آن شاه دادار
به ظاهر جملگیمان عرض کردیم به باطن واقف است از جمله اسرار
که تا دزداب بودیم در حضورش تو آگاهی شها بر جمله اضمار
همی فرمود مکی را بدیدید بلی گفتیم با آن حی دادار
خوشامد گفت فرمود بارک الله به لطف خویش با لفظی گهربار
ادامه مطلب ...