«دیزباد وطن ماست»- از آنجا که تجربه تاریخی نیازمند سن بالا است و این امکان برای من مقدور نبوده است تا دوران اوج فعالیت های فرهنگی دیزباد را از نزدیک شاهد باشم شاید نتوانم نظری قطعی در خصوص مشارکت مردم دیزباد در طول تاریخ بدهم اما بدون شک در 30 سال اخیر فعالیت های مردم دیزباد در امور عمومی روستا بی بدیل بوده است.
مهمترین و گسترده ترین نمود آن را در نهال کاری بوستان ناصر خسرو دیزباد شاهد بودیم که همه مردم در آن مشارکت کردند و شرایط به گونه ای بود که بیل و کلنگ برای آن جمعیت وجود نداشت. اما در عین حال هنوز این حضور نیازمند بهبود است. مردم باید خودشان تلاش کنند و وضعیت خودشان را بهبود بخشند و برای این کار نیازمند آگاهی های گسترده ای از سایر مناطق هستیم.
مناطقی در دنیا که توسعه پایدار در آنها عملیاتی شده است می تواند نمونه خوبی برای ما باشد. شاید لازم باشد برای بسیاری از نیازهای مردم دیزباد سازمان هایی تشکیل شوند و به صورت مشخص فقط کارشان این باشد که امور دیزبادی ها را سامان دهند.
در تمام این مسائل مردم باید نقش محوری داشته باشند و تا وقتی که کاری با خواست مردم همگام نباشد این اتفاق نمی افتد.
«دیزباد وطن ماست»- زمانی که یک سیستم شروع به کار می کند تا سرعت حرکت سیستم با سرعت حرکت مردمی که از آن سیستم استفاده می کنند همخوان شود، زمانی باید سپری شود.
به نظر می رسد که با ورود شورای اسلامی دور چهارم نگاه ها تا اندازه ای نسبت به همه چیز دگرگون شد. همه ساختارهای گذشته (عدم ساختارها) به ساختارهای جدید تبدیل شد و این ساختارها فعالیت های جدی خود را شروع کردند.
در حالیکه هنوز اتفاق خاصی در میان مردم دیزباد نیافتاده بود و مردم همچنان فکر می کردند که خوب «این هم مثل قبلی هاست!» اما دیدیم که این مثل قبلی ها نبود.
با این حال هرچه که به جلوتر می رویم سرعت توسعه ساختارها با سرعت توسعه دیزبادی ها همخوان تر می شود.
62 درصد از مردم دیزباد گفته اند که ساختارها سریعتر از مردم توسعه پیدا کرده اند.