«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی در باب اتفاقات مهم دیزباد بین سال های 1316 تا 1335 هجری شمسی می نویسد:
1316_ ساختمان مدرسه غیر انتفاعی دیزبادشروع شد.
1318- آغازکاراولین مدرسه غیر انتفاعی دیزباد
1321-واگذاری مدرسه به دولت ( وزارت معارف)
1321- اولین معلمین اعزامی آقایان تقی اویسی، فیلگی، کامران زرگر، حسین رضایی زاده
1325_اولین کارنامه رسمی برای محصّلین صادر شد
1328_ اولین معلم و مدیر بومی مرحوم محمدحسین میرشاهی فرزند عباس به دیزباد اعزام شد.
1328 _تعطیلی آخرین مکتبهای موجود در روستا بدستور حسین طوسی رئیس فرهنگ وقت.
1332_ موافقت بر شروع دوره اول دبیرستان (سال تحصیلی 33-32)که باهمت و پشتکارآقای مسعود آروین صورت پذیرفت.
1335 _طبق سرشماری جمعیّت دیزباد 1550 نفر را شامل می شد که دانشآموزان دختر و پسر در آن مقطع زمانی بالغ بر 570 نفر بودند.
«دیزباد وطن ماست»- حاج حسین غفوریان نوروزی اولین معلّم روزمزدی بود که به آقای مدیر ملقّب گردید. در آن زمان محصّلین درمدرسه غیر انتفاعی دیزباد درسه سطح تحصیل می کردند.
حاج حسین غفوریان درخاطراتش می نویسد:
«وقتی به دیزباد آمدم با استقبال گرمی روبروشدم. به من آقای مدیر می گفتند و فکرمی کردندکه من تمام علوم رامیدانم. شاگردانم درمقاطع مختلف تحصیلی می کردند و اکثر آنها ازخودم بزرگتر و یا ازدوستان قدیمی من بودند.
-سطح اوّل: محمّد قاسم میرشاهی، محمّدحسن میرشاهی کربلا یی سبحان، نزار علی کربلایی غلامحسین، سید محمّد خوافی، حسین جان میرشاهی محمّد، عبّاسعلی رحمانی، محمّد حسین میرشاهی کربلایی سبحان و......
- سطح دوّم: فرخشاه میرشاهی، صدرالدّین ملاّشمس، سید محمّد کریم حسینی بدخشانی، فروردین میرشاهی و.........
- سطح سوّم: شآگردان شبانه بودند مثل محمّد کمپانی، صابر علی، حسین میرشاهی حسین و.............
مسؤلیّت آموزش همه سطوح بر عهده آقای غفوریان بوده که برای هرسطح دستمزدی جداگانه در یافت می کرده است. کم کم از آقایان فروردین میرشاهی و فرخشاه میرشاهی بعنوان نیروی کمکی برای تدریس به صورت روزانه دعوت به عمل می آید این سال مصادف با اشغال نیروهای متفّقین درکشور و آمدن تعدادی ازقوای شوروی به دیزباد منجرشد بطوری که روی کوه ها را پرچم شوروی را زده بودند. هنوزجنگ بین متّفقین ادامه داشت.
حاج حسین غفوریان می گوید: هیچ گونه شوخی و خنده ای با شاگردان نمی کردم چون خیلی هاهم سن و سال من بودند و باکوچکترین خطایی اداره کلاس ازدستم بیرون می رفت.او اضافه کرد: فقروجهل درمملکت بیدادمی کرد. من هم زاده فقر بودم محصّلین کاغذهای بزرگ امتحا نی را برای صرفه جویی بار اوّل بامداد می نوشتند مرتبه دوّم همان کاغذ را با مرکّب می نوشتند. مرتبه سوّم مرکّب را با آب شسته مجدّد روی آن مشق می نوشتند.
من را یکی دو هفته از قبل برای شام و نهار دعوت می کردند و سعی می کردم طبق قول و قرارعمل کنم بعضی اوقات اشتباه می شد و نوبت به هم می خورد.
شبی درمنزلی دعوتی بودم خانم صاحب خانه اظهار داشت: آقای مدیر برنجی که هم اکنون میل می فرمایید برای چندمین بار آنرا خیس کرده ام چون نوبت ما نشد آن را خشک نمودم این مطالب آنقدر صادقانه بود که من خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم و بعدازپنجاه سال هنوز فکرم را مشغول دارد.» (هادی میرشاهی دیزبادی)
«دیزباد وطن ماست»- هم ده دیاران دور از وطن، به همراه هم ولایتی های داخل، محبت برگرفته از پندار، درمدرسه ناصرخسرو را تا کردار در مدرسه شقایق ها جاری ساختند.
به گزارش دیزباد وطن ماست به نقل از روابط عمومی شورای اسلامی دیزباد، سی ام آذر ماه تعدادی ازهم ده دیاران عزیز دیزبادی در کوتاه ترین روز سال و در آستانه شب یلدا ،به دیدار بچه های مدرسه شقایق ها رفتند تا هدایای دستان گرم ، هم ولایتی اشان را ازسوی دنیا به برادران و خواهران خردسالشان دراینسوی دنیا برسانند و گرمای مهر ومحبت را در طولانی ترین شب زمستان ، یلدائی کنند.
و این همان ندای فرهنگ دیرین دیزباد است، همگان می دانند مدرسه خسرو دیزباد بیش از هشتاد سال پیش تاسیس شد و دیزبادی ها همه داشته هایشان را مرهون آن می دانند، زیرا این مدرسه به ما :
* درس صداقت و درستی آموخت
* درس محبت و مهربانی آموخت
* درس گذشت و فداکاری آموخت
و همچنین :
* ادب سالاری و علم محوری را به ما آموزش داد
* نیک اندیشی ، تفکر و خلاقیت را به ما یاد داد
* نظم و انظباط را سر لوحه زندگیمان قرار داد
* به علاوه اینکه ، درس وطن دوستی و آبادانی را همراهمان کرد
و امروز جای خوشحالی است که جلوه گفتارها و نتیجه پندار های مدرسه دیزباد، همراه با کردار نیکو و عملکرد شایسته در زادگاهمان نمایان است و همچنین این مظاهر همواره در بسیاری نقاط دیگر دیده می شود و موجب سرافرازی است، به نظر می رسد مرور برخی از این کمک ها از گذشته تا کنون، موجب خوشحالی سایر هم ده دیاران گردد:
* عباس از آمریکا نماد فرهنگ در بوستان پیش تخت گاه را ساخت
* و علی از هلند، آنرا نور افشانی کرد .
*غلامحسین از آمریکا، قسمتی از هزینه های خرید نهال بوستان را پرداخت و مردان و زنان دیزبادی، جملگی آنها را کاشتند.
* علی دیگرمان از کانادا، دوستان و یاران را مورد مهر و محبت قرار داد.
* در گامی دیگر علی از هلند، چندین دست لباس فاخر به شاگردان مدرسه شقایق ها تقدیم نمود.
* و عباس دیگرمان از کانادا، کمک نقدی اهدا نمود.
* دوباره عباس از آمریکا، همراهان و همکلاسان را مورد عنایت قرار داد.
* و رامبد از استرالیا، کتاب و لوازم التحریر بچه ها را تهیه کرد.
* و در یلدای 97 فروزان میرشاهی از کانادا پس از 28 سال دوری از وطن به همراه سارا کوچولوی عزیز، چهارده دست لباس زیبا و مقبول، تقدیم بچه های دبستانی و پیش دبستانی مدرسه شقایق های دیزباد نمودند وبدین ترتیب لباس گرم مهربانی را در زمستان پیش رو بر تن خواهران وبرادران خود نهادند.
* و فردا نیز مهربانانی دیگر . . . . . .
* سایر دیزبادی های داخل کشور نیز کمک های ارزشمند و فراوانی به مدرسه شقایق ها، بوستان روستائی پیش تخت گاه، امور ورزشی، فرهنگی، زیست محیطی، امنیتی، توسعه و آبادانی دیزباد کرده اند.
* همچنین کاروانی از کمک های سخاوتمندانه و به یاد ماندنی برای زلزله زدگان کرمانشاه ارسال داشتند که به دلیل تعداد زیاد آنها از ذکر اسامی این انسان های شریف و سخاوتمند صرف نظر می کنیم. البته ریز تمامی این کمک ها، به همراه هزینه ها، در سر فصل های جداگانه دردفاتر شورای اسلامی و دهیاری دیزباد ثبت شده و همیشه در دسترس می باشند.
تحصیل کردگان دیروز مدرسه دیزباد و نیک اندیشان امروز دیزباد، به خوبی می دانند شرافت و انسانیت فقط در نیکوکاری بروز می کند و آنرا از همگان دریغ ندارند و بویژه توسعه پایدار زادگاهشان را در سایه کمک و همکاری به آبادانی روستا و هم ده دیاران می دانند و هیچگاه آنرا فراموش نمی کنند.
«دیزباد وطن ماست»- معلمان دیزبادی شامل لیستی مطول از اسامی می شوند که نقل آنها در یک پست ممکن نیست. ضمن اینکه هر کدام از این افراد، شخصیت های برجسته ای هستند که نیاز است در مورد تک تک آنها به تفصیل سخن گفت.
علی ایحال در این نوشتار به لیست برخی از معلمان برجسته دیزبادی عبارتند از:
آقای محمد حسین میرشاهی (عباس)
آقای فرخشاه میرشاهی
آقای نورالدین میرشاهی (عباس)
آقای مسعود اروین
آقای سید محمد کریم بدخشانی
آقای شمس الدین میرشاهی (کربلایی محمد)
آقای حسنعلی میرشاهی (غلامحسن)
در ادامه سایر اسامی را ملاحظه فرمایید:
«دیزباد وطن ماست»- حسین میرشاهی (سلمانی) در متنی بسیار تامل بر انگیز از توسعه دیزباد و عقلانیت می گوید.
وی می نویسد: «همدلان دیزبادی مدرسه دیزباد خود به تنهایی گویای حرف های ناگفته ای است که طی سالیان متمادی در ذهن و اندیشه بسیاری از مردم وجود داشته است.
ورود مدرسه در ایران با سختی تمام میسر شد چراکه مردم ایران در بسیاری از مناطق آن را علم کافری دانسته و از آن احتراز می کردند اما در دیزباد مدرسه با دستان توانمند دیزبادی ها و با کمترین مشکل بنیان گذاشته شد.
امروز مدرسه دیزباد که از سال 1312 تاسیس شده، 85 ساله می شود. ساخت مدرسه ی دیزباد سبب شد مردم این دیار فرهنگ و اقتضائات متفاوتی نسبت به سایر افرادی که در روستا زندگی می کردند، پیدا کنند.
این افراد پس از فارغ التحصیلی به شهرها آمدند و برخی اوقات نیز از ایران مهاجرت کردند و دنیایی متفاوت از آنچه در واقع از یک روستایی انتظار می رفت را تجربه کردند.
مدرسه ناصر خسرو دیزباد ثمره اندیشه ای است که ریشه در عقلانیت دارد. عقلانیتی که توسط حضرت علی (ع) پرورده شده و به عنوان میراث به ما رسیده است.
در سایه این عقلانیت است که امروز دیزبادی ها در کنار همدیگر به توسعه روستای خود می اندیشند. در سایه این عقلانیت است که می توان در آینده شاهد ترقی و توسعه روزافزون دیزباد بود. و حتی روستاهایی چون پیوه ژن و قاسم آباد علم و پیشرفت خود را مدیون این حرکت اجتماعی میدانند فقط کافی است که امروز نگاهمان، رویکردمان و حرفمان همه در جهت توسعه باشد. توسعه ای که از توسعه فرهنگی شروع شده و به توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی ختم می شود.
مدرسه ی دیزباد درختی بود که ثمره اش را داد و هر درختی عمری دارد ....
پس زاویه ی دیدتان را نسبت به این موضوع مثبت کنید .»