«دیزباد وطن ماست»- مالکین محترم باغات تختگاه بالا طی پیامی برای کمک به بازسازی پل روی رودخانه دیزباد فراخوانی شدند.
به گزارش دیزباد وطن ماست، در این اقدام از کلیه مالکین محترمی که از پل تختگاه بالا رفت وآمد می کنند و مسیر ایاب و ذهاب املاکشان از پل بالا است درخواست به کمک شده است.
در این خصوص پیرو تصمیمات اخذ شده در جلسه های برگزار شده قبل و با توجه به تخریب کامل پل های تختگاه(بالا وپایین) و قطع عبور و مرور مالکین مختل شده است. در نتیجه قرار بر این شد که دیزبادی ها در قالب یک تیم اقدام به ساخت پل بالا کنند.
کار ساخت پل با قابلیت عبور وسایط نقلیه شروع شده و با توجه به محدودیت زمان و نیاز دیزبادی ها باید در این زمینه تسریع کنند تا کار هرچه سریعتر به پایان رسد.
گفتنی است، املاک تختگاه (بالا وپایین) حدود 370 من تخمکار و املاکی که مستقیما از پل بالا استفاده میکنند حدود 174 من تخمکارتخمین زده شده است.
و همین مالکین بایستی بودجه ساخت را تامین نمایند .
با توجه به برآورد هزینه ها ی ساخت پل "مالکین محترم از قرار هر من تخمکار مبلغ صد و بیست هزار تومان به طور علی الحساب بایستی پرداخت کنند. خواهشمند است مبالغ خود را به حساب 4290523384 و یا به کارت 4811 2765 8311 5859 بانک تجارت بنام علی اکبرمیرشاهی واریز کنند."
خواهشمند است پس از واریز وجه اطلاع دهید و دوستان توجه نمایند که پرداخت ها فقط و فقط از همین درگاه باشد و هیچ وجهی به صورت نقدی پرداخت نشود.
پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزاریم .
«دیزباد وطن ماست»- ورود جمعیت هلال احمر به دیزباد در مراسم نوحصار و دیگر مراسم باعث شده است که نمایی از واژه والانتر را داشته باشیم، واژه ای که بخشی عمده تاریخ، فرهنگ و اخلاق دیزبادی ها با آن درک می شود.
دیزبادی ها در طول تاریخشان نشان داده اند که پول محور همه فعالیت هایشان نیست. بلکه زمان و دانش خود را به صورت رایگان در اختیار دیگران قرار می دهند تا همگان از نعمتی که خدا به آنها داده است بهره مند باشند.
شاید بهترین نمونه آن را بتوان در ساخت مدرسه دیزباد مثال زد، زمانی که سنگ ها یکی پس از دیگری بر روی هم نهاده شدند اما نه به قدرت پول، بلکه با نیروی والانتری و خدمت افتخاری که دیزبادی ها در اختیار روستا و منطقه شان گذاشتند.
همین بخش از فرهنگ ما امروز نیز ادامه دارد. یعنی شما می بینید که هزینه هایی برای حفاظت از محیط زیست انجام می شود. آنهم برای اولین بار در ایران. یعنی شکل دهی جامعه مدنی افتخاری برای حفظ محیط زیست و شکل دهی توسعه پایدار در یک منطقه روستایی که اگرچه روستاست اما درک مردمش بسیار بالاتر از کوه هایی است که اطراف دیزباد کشیده شده اند.
بنابراین اگر کسی بخواهد در دیزباد هر کار پژوهشی انجام دهد، بدون درک مفهوم والانتر نخواهد توانست به پاسخ صحیح برسد. این امر نه فقط برای پژوهشگران بلکه برای نسل جوان نیز حائز اهمیت است که بدانند والانتری بخشی از خون یک دیزبادی است که باید همچون گذشته برای سال های آینده نیز حفظ شود.
در پست هایی که در روزهای آتی منتشر می شود عکس هایی را مثل عکس این پست مشاهده می کنید، این ها را از دوست و برادر عزیزم امیر مهدی کردی دریافت کرده ام که جا دارد در اینجا از زحمات ایشان تشکر کنم.
«دیزباد وطن ماست»- یک فضای گردشگری نیازمند نقشه ای برای رجوع گردشگران است. یک پکیج که افراد بدانند وقتی وارد این منطقه می شوند باید از چه مکان هایی دیدن کنند. خوشبختانه همه چیز در دامنه پیش تختگاه وجود دارد. فقط کافی است که نظم و سازمان و معماری دقیقی برای آن در نظر گرفته شود. اینکه افراد بتوانند با آمدن به دیزباد به پیش تختگاه بروند و تمام چیزهایی که می خواهند را از آن دریافت کنند.
ساخت مکان های ویژه برای توریست در پیش تختگاه باید به یکی از اهداف شورای اسلامی، نهادهای مردمی و دهیاری دیزباد تبدیل شود تا توریست بتواند با کمترین آسیب بهترین شرایط را در دیزباد تجربه کند.
«دیزباد وطن ماست»- دیزباد از یک نظر محلی برای تولید کالا و خدمات است و این کالا و خدمات به دلیل تولید در روستا هزینه های کمتری دارند.
در عین حال با استفاده از تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی که اینک به خوبی در دیزباد امکان استفاده یافته اند می توانند برای توسعه منابع درآمدی پایدار دیزبادی ها مورد استفاده قرار بگیرند.
در این زمینه حتی سایت هایی هستند که این اجازه را به شما می دهند که کالای تولیدی روستای خود را در فضای اینترنت به فروش بگذارید.
دیزباد امروز فرصت های بسیار خوبی برای تولیدات صنایع دستی دارد، علاوه بر آن تولیدات کشاورزی می تواند در دیزباد به خوبی مورد استفاده قرار گیرد و از طریق شبکه های اجتماعی و سایت های اینترنتی به فروش برسد.
تنها نیاز به عزمی جزم برای شروع یک فعالیت است و به نظر می رسد که باید نهادهای مدنی دیزباد از این قبیل اقدامات حمایت کنند تا در نهایت بتوانیم شاهد توسعه اقتصاد دانایی محور دیزبادی ها باشیم.
«دیزباد وطن ماست»- سال های دهه 40 و قبل از آن شرایط دیزباد به طور کلی متفاوت با شرایطی است که به ویژه از دهه 1360 به بعد در آن حاکم شده است.
در این نوشتار به بخشی از تفاوت های میان این دو برهه تاریخی از دیزباد می پردازیم و قصد داریم که اعتماد را به عنوان یک سرمایه اجتماعی مورد مداقه قرار دهیم.
شاید در بدای امر به نظر برسد که اعتماد در گذشته و امروز تفاوت چندانی نکرده است و بنابراین نتوانیم مرزی را میان آنها قائل شویم. اما حقیقت این است که امروز اعتماد شکل دیگری پیدا کرده است.
امروز ما به جای اینکه به همدیگر اعتماد داشته باشیم، به نظام ها و بروکراسی ها اعتماد داریم. در گذشته شاید اگر یک نفر در دیزباد خوش حساب بود می توانستیم به او اعتماد کنیم و پول یا شی گرانبهای خودمان را به او بسپاریم، اما امروز دیگر ما به اشخاص اعتماد نمی کنیم. اعتماد ما به سیستم بانکی است، و اعتماد ما به سفته و چک هایی است که در این نظام بانکی معتبر می باشند.
همچنان که در دیزباد حرکت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شکل می گیرد، فعالیت های توسعه جامعه مدنی نیز نیاز به رشد دارد. ما برای این رشد نیاز به اعتماد داریم، اما این اعتماد امروز مثل دهه 40 نیست. خواهش می کنم فکر نکنید که دارم شما را نسبت به دیزبادی ها بدبین می کنم.
حقیقت امر این است که گاهی اوقات وقتی کارها اصولی انجام نمی شوند و به عنوان مثال برای راه اندازی فعالیت های اقتصادی افراد صرفا به اینکه مدیر آقای ایکس و زد است اکتفا می کنند و منابع مالی و زمانی خودشان را در اختیار برنامه قرار می دهند.
یک پروژه همانطور که ممکن است موفق باشد، ممکن است گاهی به شکست بیانجامد و این امری بدیهی است. اما اگر ما تضمین های کافی را به طور سازمانی و بروکراتیک دریافت کرده باشیم، دیگر حتی اگر پروژه شکست بخورد، ما بار مسئولیت اشتباه دیگران را بر دوش نخواهیم کشید.
اگر دیزبادی ها همچون گذشته بخواهند از اعتماد تعریف قبل از دهه 40 را داشته باشند، مطمئنا در آینده فضایی از یاس دیزباد را فرا خواهد گرفت. کما اینکه بسیاری از پروژه های جمعی در دیزباد در چند سال گذشته شکست خورده اند و به دلیل همین نوع اعتماد، افرادی از فعالیت های گروهی و تعاونی دلسرد شده اند.
من توصیه می کنم، حتما خیلی رسمی عمل کنید. حتما فراموش نکنید که سرمایه گذاری نیازمند قاعده و قانون است و همینطوری نمی شود بدون تشکیلات رسمی و حقوقی فعالیتی را آغاز کرد.
نهادهای مدنی در دل خودشان باید قانون مدار و متعهد به حقوق مردم باشند، و این امری است که هرگز نباید در دیزباد فراموش شود.